۱۳۹۴ اردیبهشت ۱۹, شنبه

سیاست فقیر سازی اقلیت های قومی و مذهبی

سیاست فقیر سازی اقلیت های قومی و مذهبی
حکومت ایران در طول سالهای بعد از انقلاب 57 عمدتاً به وسیله مداحان وابسته به خود در مناسبتهاي مختلف که به جشن و عزاداری امامان شیعه اختصاص دارد به اهل سنت و مقدسات آنان توهین میکند اما از سوی دیگر از وحدت شیعه و سنی میگوید.  اصل 19 قانون اساسی ایران اما تصریح کرده است که مردم ایران از هر قوم و نژاد و قبیله ای که باشد از حقوق مساوی برخوردار است و رنگ زبان و نژاد برای آنان امتیاز نخواهد بود  اصل 12 همین قانون اساسی هم میگوید که دین رسمی اسلام شيعه اثنی عشری استاما مذاهب دیگر اسلام اعم از شافعی حنفی مالکی حنبلی وغیره دارای احترام کامل هستند و نباید آنان را تحت فشار قرار داد با وجود این اصل قانون اساسی اما حقوق اقلیتهای قومی و مذهبی  و  نژادی در ایران شکل میگیرد به عنوان مثال هیچ کدام از اقلیت ها در مدرسه به زبان مادری خودشان تحصیل نمی کنند که این بر خلاف 27کنوانسیون بین المللي حقوق مدنی و سیاسی مبنی برحقوق  افراد متعلق به اقلیتهای قومی دینی و زبانی میباشد . 

اما ستمی که بر مردم مرز نشین و سنی مذهب از طرف حکومت ضد بشری ایران به ویژه سیستان بلوچستان وارد میشود بسیار دردناک است  من خود به عنوان شخصی که مدتی را در سیستان بلوچستان شهر مرزی میرجاوه به عنوان سرباز بوده ام از نزدیک شاهد ظلم ها و ستم ها و تبعیض ها در حق این مردم فلاکت زده بودم .  با توجه به شرایط اقلیمی این منطقه که از نظر خشکسالی ها و نبود کارخانه جات به حد کافی برای ایجاد اشتغال، مردم این سرزمین  با فقر بسیار شدیدی دست و پنجه نرم می کنند  و برای تامین مخارج زندگی خود با مشکل روبرو هستند . این مردم بی دفاع  از نداشتن بیمارستانها ی مناسب بهداشت مناسب  و حتی آب آشامیدنی شرب  رنج میبرند و به علت نداشتن  مدارس مناسب  حدود 32 درصد از جوانان این استان در روستاها از تحصیل محرومند و بی سواد هستند ،در واقع سیاست جمهوری اسلامی بر خلاف شعار برابری  در جامعه با سیاست فقیر سازی در این مناطق وسیله ای برای اهرم فشار  و سرکوب بر این مردم بی دفاع میباشد که این خود باعث به وجود امدن گروهک های تروریستی در منطقه  میشود که باز هم دود آن  به چشم مردم بی گناه میرود .

سیستان بلوچستان یکی از بالا ترین آمار بیکاری در استانهای ایران را دارد که این خود باعث بوجود امدن انواع و اقسام شغل های کاذب در سیستان شده است که مردم برای  تامین مخارج زندگی مجبور به آن هستند. مثل سیگار فروشی یا فروختن گالن گازوئيل یا بردن یک توپ پارچه به آن طرف  مرز و بسیاری دیگر کالاهای مصرفی که خیلی از مواقع  هم به خاطر برخورد نیروهای انتظامی مجبور به دادن رشوه و یا از دست دادن اجناس خود میباشند که خودم شخصا آنها را از نزدیک مشاهده  کردم و رفتارهای  زننده نیروهای پلیس در این منطقه به شدت بی رحمانه و مقایر با اعلامیه  جهانی حقوق بشر است تا  جایکه شاهد بودم که نیروهای  پلیس پیرمردی را با مقداری آب انبه دستگیر کرده بودند که این شخص با التماس از ماموران  میخواست تا او را رها کنند و مدام می گفت که اینها خرج خانواده ام هست و با سختی با آن سن بالا پیاده آنهارا برای فروش آورده  بود .افسر پلیس هم بی توجه  به التماسهای او اجناس را پس نمیداد و میگفت اگر زیاد حرف بزنی خود تو را هم دستگیر میکنم اما آن پیر مرد که چاره ای جز التماس  به پیش این مزدوران حکومت نداشت باز هم التماس کرد و آن  افسر با عصبانیت  آب میوه ها را بر زمین کوبید و با دست سیلی محکم به صورت آن پیرمرد زد که واقعاً  صحنه بسیار دردناکی بود و پیرمرد بیچاره با گریه از آنجا رفت . که هنوز هم بعد از گذشت سالها از آن زمان در ذهنم باقی مانده است  رفتارهای نیروهای انتظامی  با مردم آن منطقه  که به دستور خود سران حکومت  است بسیار زننده و وحشیانه که بر خلاف اعلامیه جهانی حقوق بشر  کرا مت انسانی افراد را زیر سوال برده و تحقیر میکنند. و بیشتر از این که بخواهند حافظ امنیت مردم باشند آنها را مورد آزار و اذیت قرار می دهند. 

زندگی در سیستان بلوچستان بسیار  سخت و دشوار است اما حکومت ایران هیچگونه توجهی به آن ندارد ودر واقع نمی خواهد که داشته باشد . و همه روزه  شاهد دستگیری فعالین بلوچ و مبلغین دینی اهل سنت این منطقه هستیم ، وبیشتر این افراد در دادگاه های  فرمایشی به احکام سنگین  زندان و یا اعدام محکوم می شوند . مردم این منطقه  حتی اجازه ندارند  که مناسک مذهبی خود را بجا بیاورند .که این هم مغایر قانون اساسی  و اعلامیه جهانی حقوق بشر  میباشد . 

که فعالین حقوق بشر خاستار  توقف تبعیض  قومیتی و مذهبی  در این مناطق  هستند 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر