۱۳۹۵ مرداد ۱۰, یکشنبه

دادگاه تجدید نظر چهار فعال مدنی به زودی برگزار خواهد شد


در پی غیبت یکی از متمهان پرونده و همچنین غیبت دو قاضی از سه قاضی در ۱۵ تیر ماه ، جلسه دادرسی تجدید نظر « امید علی شناس»، « آتنا دائمی» ، «ئاسو رستمی» ، «علی نوری» چهار فعال مدنی و همچنین « محمد حسین دائمی» پدر «آتنا دائمی»، که به ۱۳ مرداد ماه موکول شده بود، در تاریخ ذکر شده درشعبه ۳۶ دادگاه تجدید نظراستان تهران برگزار خواهد شد.
 
به گزارش کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی، پیش تر طی احضاریه ای این چهار فعال مدنی ساعت ۱۰ صبح روز سه شنبه ۷ اردیبهشت ماه سال جاری در شعبه ۳۶ دادگاه تجدید نظر احضار شدند و وقت برگزاری دادگاه تجدید نظر این چهار فعال مدنی برای ۱۵ تیر ماه ۱۳۹۵ تعیین و آنها ابلاغ شد.
 
در ۱۵ تیر ماه به علت غیبت یکی از متمهان پرونده و همچنین غیبت دو قاضی از سه قاضی جلسه دادسری تجدید نظر این چهار فعال مدنی به ۱۳ مرداد ماه موکول و متهمین ابلاغ شد.
همچنین در این دادگاه «محمد حسین دائمی» پدر «آتنا دائمی» که پیش تر به دلیل داشتن تجهیزات گیرنده ماهواره حکم جریمه برای او صادر و ابلاغ شده بود، به علت ذکر اسمش در دادنامه و همچنین تعهد «آتنا دائمی» جهت حضور او در دادگاه، می بایست در این دادگاه حاضر شود.
 
«آتنا دائمی» در عصر دوشنبه ۲۶ بهمن ماه ۱۳۹۴ با تودیع وثیقه ۶۰۰ میلیون تومانی از بند زنان زندان اوین (نسوان) آزاد شد.
 
این فعال مدنی ۲۷ ساله و دارای مدرک دیپلم در ۲۹ مهرماه ۱۳۹۳، از سوی مامورین لباس شخصی در منزل پدری خود بازداشت و به «بند ۲-الف سپاه پاسداران زندان «اوین»» منتقل شد.
 
«آتنا دائمی» پس از تحمل ۸۶ روز انفرادی و بازجویی‌های پی‌درپی، در ۲۴ دی‌ ماه ۱۳۹۳، به بند عمومی زنان (موسوم به بند نسوان) در «زندان اوین» منتقل شد و پس از چندین بار به تعویق افتادن جلسه دادگاه، در ۱۶ اسفند ماه ۱۳۹۳، در شعبه ۲۸ «دادگاه انقلاب اسلامی» به ریاست قاضی «مقیسه»، در حضور وکیلش و دیگر متهمین پرونده «امید علی‌شناس»، «ئاسو رستمی» و «علی نوری» محاکمه شد.
 
در نهایت این فعال مدنی در ۲۲ اردیبهشت‌ماه ۱۳۹۴، به تحمل ۱۴ سال حبس تعزیری محکوم شد.
 
اتهامات این مدافع حقوق بشر و فعال حقوق کودکان کار و خیابان، «اجتماع و تبانی برای بر هم زدن امنیت کشور برای تجمع در مقابل دفتر سازمان ملل متحد در تهران در دفاع و حمایت از کودکان کوبانی و شنگال و حضور در تجمعاتی علیه اعدام مانند تجمع اعتراضی در مقابل زندان رجایی شهر کرج در اعتراض به اعدام ریحانه جباری، حضور در مقابل زندان اوین در حمایت از امید علی‌شناس و آرش صادقی و اعتراض به بازداشت آنها، ارتباط با مادران عزادار پارک لاله، حضور در مراسمات و اغتشاشات، تشکیل دستجات غیرقانونی جهت برهم زدن امنیت با برگزاری جلسات به منظور تصمیم‌گیری در جهت اعتراض به احکام قضایی صادره در خصوص زندانیان سیاسی و متهمان جنبش سبز و ملاقات با خانواده کشته‌شدگان سال ۸۸، شعارنویسی و توزیع در حمایت و دفاع از زندانی محکوم به اعدام ارژنگ داودی، ارتباط و ارسال اطلاعات به خبرگزاری‌های ضد انقلاب و معاند، ارتباط با محمد نوری‌زاد، نرگس محمدی، خانواده ستار بهشتی و فعالیت در جهت حمایت از زندانیان سیاسی جنبش سبز، هواداری از مجاهدین خلق، ارسال اخبار به سرپل نفاق، اهانت به بنیانگذار جمهوری اسلامی، اهانت و افترا به رهبر و اهانت به رییس‌جمهوری و…» (ماده ۶١٠)، «فعالیت تبلیغی علیه نظام»، «توهین به رهبری و مقدسات به دلیل گوش دادن به آهنگ‌های شاهین نجفی» (ماده ۵١۴)، «مخالفت با حجاب اجباری» و «مخالفت با اعدام»، «اختفای ادله جرم برای رهایی متهم علی نوری» (ماده ۵۵۴) عنوان شد.
 
پرونده این فعال مدنی پیش تر، جهت رسیدگی مجدد به دادگاه تجدیدنظر ارسال شد. دیگربار پرونده او روز سه‌شنبه ۶ مردادماه ۱۳۹۴، پس از تعیین شعبه، به شعبه ٣۶ به ریاست «قاضی زرگر» جهت بررسی مجدد ارسال شد.
 
این فعال مدنی سابقه بیماری قلبی دارد. همچنین به علت نگهداری طولانی‌مدت در سلول های انفرادی و شرایط بد بهداشتی بازداشتگاه و عدم دسترسی به هواخوری و نور آفتاب، دچار ناراحتی پوستی و همچنین ضعف شدید بینایی در دوران زندان شد.
 
«آتنا دائمی» در عصر دوشنبه ۲۶ بهمن ماه ۱۳۹۴با تودیع وثیقه ۶۰۰ میلیون تومانی از بند زنان زندان اوین (نسوان) آزاد شد.
 
«امید على شناس» دیگر فعال مدنی نیز در ۲۴ شهریورماه ۱۳۹۳ بازداشت و پس از مدتی بازجویی و نگهداری در بند دو الف سپاه زندان اوین به بند ۸ زندان این زندان منتقل شد و عصر دوشنبه ۲۸ دی ماه ۱۳۹۴ پس از گذشت ۱۷ ماه به قید وثیقه ۷۰۰ میلیون تومانی از زندان آزاد شد.
 
علی‌‌رغم صدور قرار وثیقه ۱۰۰ میلیون تومانی برای این فعال مدنی، دادگاه بدوی و پیش تر دادسرا به دلایل نامعلومی از پذیرش وثیقه خودداری می کردند.
 
این فعال مدنی در کمتر از پانزده دقیقه، از سوی شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی «مقیسه» به اتهام «توهین به رهبری»، «تبلیغ علیه نظام»، «اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی» به ۱۰ سال زندان محکوم شد.
 
همچنین «ئاسو رستمی» نیز در روز چهارشنبه ۱۶ مهر ماه ۱۳۹۴ پس از شرکت در تجمع مسالمت آمیز در مقابل دفتر سازمان ملل در حمایت از کوبانی به همراه چند فعال مدنی دیگر بازداشت و پس از طی کردن روند بازجویی و انفرادی به بند ۸ زندان اوین منتقل و عصر روز دوشنبه ۲۶ بهمن ماه ۱۳۹۴ با قرار وثیقه از زندان آزاد شد.
 
این فعال مدنی به اتهام «اجتماع وتبانی علیه امنیت ملی»،«توهین به رهبری» و «تبلیغ علیه نظام» درکمتر از از پانزده دقیقه، از سوی شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی «مقیسه» به ۷ سال زندان محکوم شد.
 
«علی نوری» نیز همانند «ئاسو رستمی» در روز چهارشنبه ۱۶ مهر ماه ۱۳۹۳، پس از شرکت در تجمع کوبانی در مقابل سازمان ملل بازداشت شد و پس بازجویی و سلول انفرادی به بند ۲-الف سپاه منتقل و درنهایت به بند عمومی ۸ زندان اوین، محل نگهداری زندانیان مالی منتقل شد.
 
او پس از آزادی به قید وثیقه پنجاه میلیون تومانی، به هفت سال حبس در مرحله بدوی محکوم شد.

پایان محکومیت و آزادی مسعود چوبدار

یکشنبه ۱۰ مرداد ۱۳۹۵ تهران ۱۱:۱۶

«مسعود عرب چوبدار»، زندانی امنیتی محبوس در زندان رجایی شهر کرج با پایان محکومیت ۳سال حبس تعزیری خود، ساعاتی پیش آزاد شد.
 
به گزارش کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی، «مسعود عرب چوبدا»پیش تر به اتهام “ارتباط با دول متخاصم و افشای اسناد محرمانه” از سوی شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران به ریاست صلواتی محاکمه و به ۳سال حبس تعزیری محکوم شد.
 
«مسعود عرب چوبدار» به دفعات پی درپی در زندان دچار تشنج شدید شده وبارها به بهداری منتقل شده بود .
 
مسوولین زندان رجایی شهر بارها بدون ارائه دلیل مشخصی از تحویل گرفتن داروهای او از سوی خانواده امتناع می کردند.
 
این زندانی امنیتی پیش تر ساعت ۹:۳۰ دقیقه چهارشبه شب برابر با ۸ مهر ماه ۱۳۹۴ ، در پی تشنج و اختلال تنفسی به بهداری زندان منتقل و پس از دومین تشنج به بیمارستان انتقال یافت و در روزشنبه ۱۱ مهر ماه ۱۳۹۴ به زندان بازگردانده شد.
 
یک منبع مطلع از وضعیت این زندانی امنیتی پیش تر در گفتگویی با کمپین گفته بود” او پس از انتقالش به بیمارستان در چهارشبه شب برابر با ۸ مهر ماه ۱۳۹۴، به دلیل خودداری از استفاده از دستبند و پابند، مورد ضرب و شتم و فحاشی قرار گرفت و به وی گفته شد برخورد صورت گرفته به دستور «محمد مردانی»، رئیس زندان رجایی شهر انجام گرفته است”
 
 

مریم نقاش زرگران به اعتصاب غذای خود پایان داد

روز یکشنبه دهم مردادماه ۱۳۹۵، مریم نقاش زرگران، نوکیش مسیحی، با قول مساعدت مسئولین به اعتصاب غذای خود پایان داد.
به گزارش تارنگار حقوق بشر در ایران، مریم نقاش زرگران که از روز شنبه ۱۹ تیر ماه در اعتراض به جلوگیری نهاد های امنیتی از آزادی مشروط، دست به اعتصاب غذا زده بود، روز یکشنبه دهم مردادماه، با قول مساعدت مسولین مبنی بر رسیدگی به پرونده به اعتصاب غذای خود پایان داد. این زندانی عقیدتی پس از ۲۷ روز اعتصاب غذا با توجه به سابقه بیماری هم اکنون در وضعیت وخیم جسمانی قرار داشته و نیاز به رسیدگی درمانی دارد.
گفتنی است که مریم نقاش زرگران، پس از ۱۱ روز اعتصاب غذا، روز دوشنبه ۱۷ خردادماه با قرار وثیقه ۱۰۰ میلیونی به مرخصی درمانی اعزام و در هفتم تیرماه در پی عدم تمدید مرخصی به زندان اوین بازگشت.
مریم نقاش زرگران، ۳۵ ساله، در اوایل زمستان سال ۱۳۹۱ به اتهام «اقدام علیه امنیت ملی» توسط نیروی انتظامی احضار و به مدت سه روز در بازداشت موقت در بازداشتگاه پلیس امنیت مستقر در خیابان وزراء نگهداری می‌شود. هم‌زمان با بازداشت وی نیروهای امنیتی به منزل وی یورش برده و بعد از تفتیش منزل، وسایل شخصی و کتاب‌های مربوط به دین مسیحیت را ضبط می‌کنند. وی پس از انتقال به زندان اوین به مدت ۱۹ روز مورد بازجویی قرار می‌گیرد و سپس با تودیع وثیقه آزاد می‌شود.
خانم نقاش زرگران در شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی مقیسه به اتهام «فعالیت تبلیغی علیه نظام» و «اجتماع و تبانی» به چهار سال حبس تعزیری محکوم و حکم صادره عیناً توسط دادگاه تجدیدنظر تائید می‌شود. وی از تاریخ ۲۴ تیرماه سال ۹۲ در بند نسوان زندان اوین در حال سپری کردن حکم می‌باشد.

امیر امیرقلی محکوم به ۲۰‌ سال حبس، در آستانه دادگاه تجدیدنظر

امیر امیرقلی محکوم به ۲۰‌ سال حبس، در آستانه دادگاه تجدیدنظر


امیر امیرقلی

امیر امیرقلی، فعال سابق دانشجویی و زندانی سیاسی، در آستانه دادگاه تجدیدنظر است. دادگاهی که قرار است در ارتباط با حکم ۱۹ سال و شش ماه زندان او که اکنون در بند هشت زندان اوین در حبس است، تصمیم‌گیری کند.
به گزارش تارنگار حقوق بشر در ایران به نقل از زمانه، علی (امیر) امیرقلی، فعال سابق دانشجویی که ماموران وزارت اطلاعات نیمه شب دهم آذرماه سال ۱۳۹۳ او را در خانه‌اش بازداشت کردند، پس از گذراندن حدود دو ماه حبس در انفرادی‌های بند ۲۰۹ (بازداشتگاه ویژه وزارت اطلاعات مستقر در زندان اوین)، به بند هشت این زندان منتقل شد.
این فعال سیاسی و مدنی که پیشتر و در تاریخ ۱۷ مهر‌ماه سال ۱۳۹۳ هم به دلیل شرکت در تجمع حمایت از کوبانی بازداشت شده بود، در مهر ماه و دی ماه سال ۱۳۹۴ و پس از دو جلسه دادرسی در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب اسلامی تهران به ریاست قاضی ابوالقاسم صلواتی، به ۱۹ سال و شش ماه زندان حبس تعزیری محکوم شد.
بنا بر گزارش‌ها، اتهامات امیر امیرقلی «توهین به مقدسات، توهین به رهبری، اجتماع و تبانی برای اقدام علیه امنیت ملی، اخلال در نظم عمومی از طریق شرکت در تجمعات و “تبلیغ علیه نظام» عنوان شده است.
عباس امیرقلی، پدر این فعال سیاسی و مدنی در بند، درباره مصادیق دو اتهام «اقدام علیه امنیت ملی» و «تبلیغ علیه نظام» فرزندش به رادیو زمانه می‌گوید که اجتماع علیه گروه داعش در مقابل دفتر سازمان ملل در تهران به حمایت از مردم کوبانی، اجتماع در مقابل شهرداری تهران در اعتراض به ضرب و شتم دستفروشان مترو به دست ماموران شهرداری و حضور در مقابل زندان اوین در هنگام آزادی سایر زندانیان سیاسی، مصداق‌های این اتهام‌ها هستند.
او همچنین می‌گوید: «من هیچ‌یک از این فعالیت‌ها را جرم نمی‌دانم. ممکن است حضور در اجتماعات را به‌دلیل نداشتن مجوز جرم بدانند اما به استناد اصل ۲۷ قانون اساسی تجمع نیاز به مجوز ندارد. لذا کلا جرمی اتفاق نیفتاده است و بر همین اساس تبلیغی علیه نظام صورت نگرفته است که امیر به خاطر آن محکوم شود.»
اما از سوی دیگر و بنا بر ماده ۱۳۴ قانون جدید مجازات اسلامی، هر گاه در جرایم موجب تعزیر جرایم ارتکابی بیش از سه جرم نباشد، دادگاه برای هر یک از آن جرایم حداکثر مجازات مقرر را حکم می‌کند و هرگاه جرایم ارتکابی بیش از سه جرم باشد، مجازات هر یک را بیش از حداکثر مجازات مقرر قانونیآ مشروط به این‌که از حداکثر به اضافه نصف آن تجاوز نکند، تعیین می‌نماید.
در هر یک از موارد فوق فقط مجازات اشد قابل اجراست و اگر مجازات اشد به یکی از علل قانونی تقلیل یابد یا تبدیل یا غیرقابل اجرا شود، مجازات اشد بعدی اجرا می‌شود.
در صورت اعمال این ماده و تجمیع احکام صادر شده برای امیر امیرقلی، حکم او حداکثر هفت سال و نیم زندان است.
به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، برای امیر امیرقلی وقت دادگاه تجدیدنظر معین شده است و او سیزدهم مرداد ماه، در شعبه ۳۶ دادگاه تجدید نظر استان تهران حاضر خواهد شد.
پدر امیر امیرقلی در پاسخ سوال رادیو زمانه درباره انتظار او از دادگاه تجدیدنظر فرزندش گفته است که امید دارد دادگاه نگاهی عادلانه به پرونده داشته باشد و حکم به برائت فرزندش بدهد.
امیر امیر‌قلی، فعال سابق دانشجویی محبوس در بند هشت زندان اوین که بر خلاف اصل تفکیک جرایم در این بند محبوس شده است، ۲۱ فروردین ماه سال جاری و در اعتراض به این عدم تفکیک زندانیان بر اساس جرایم‌شان و همچنین نامناسب بودن شرایط بهداشتی و وجود خطرات جانی دست به اعتصاب غذا زد.
او پس از ۱۸ روز اعتصاب غذا و بنا بر خواست تنی چند از فعالان مدنی و سیاسی به اعتصاب غذای خود پایان داد: ابراز نگرانی فعالان مدنی از وضعیت امیر امیرقلی زندانی سیاسی در ایران
محمدعلی عمویی، فریبرز رییس دانا، سیامک طاهری، سیدعلی صالحی، علی رضا جباری، معصومه دهقان و ناصر زرافشان تنی چند از این فعالان مدنی و سیاسی بودند که ضمن ابراز نگرانی برای سلامتی امیرقلی از او خواستند که به اعتصاب غذای خود پایان دهد.
پدر این فعال سیاسی پیشتر در ارتباط با وضعیت او و اعتصاب غذایش گفته بود که «او در سالن ۹ بند هشت زندان اوین زندانی است که این بند بیشتر مختص محکومان غیر‌ایرانی است. در سالنی که او حضور دارد، حدودا نصف بیشتر زندانیان از آفریقا، (سومالی و کنیا و …) هستند. متاسفانه شرایط بدی در این بند حاکم است و به‌دلیل شرایط خاصی که برخی از این زندانیان دارند، سلامت دیگر زندانیان به خطر می‌افتد. علی {امیر} بارها به صورت شفاهی از مسئولان در‌خواست رسیدگی به این مشکل و انتقالش را داشته است که مسئولان عکس‌العملی از خود نشان نداده‌اند و با این بی‌توجهی خود او را مجبور کرده‌اند برای رسیدن به یک خواسته قانونی یعنی تفکیک زندانیان، دست به اعتصاب غذا بزند.
سازمان عفو بین‌الملل نیز اواخر اردیبهشت ماه سال جاری در بیانیه‌ای با برشمردن موارد نقض حقوق این فعال مدنی و سیاسی و شرایط نامناسب جسمانی او، خواستار آزادی بی قید و شرط او شده بود. خواسته‌ای که تا‌کنون از سوی مقامات ایران بی‌پاسخ مانده است.
همچنین دنیل لانگ، سناتور یوکن، روز دهم می سال جاری میلادی در مجلس سنای کانادا و در یک پنل تحقیقی با موضوع نقض حقوق بشر در ایران به امیر امیرقلی پرداخت و پس از توضیح فعالیت‌ها و اتهام‌های او و حکم سنگینی که برایش صادر شده، از دیگر سناتورها خواست که به او بپیوندند و از حکومت ایران بخواهند تا امیرقلی را آزاد کند.
این فعال سابق دانشجویی پیشتر و در شهریور ماه ۱۳۸۷، در پی تلاش برای حضور در مراسم یادبود کشتار زندانیان سیاسی در سال ۶۷ در گورستان خاوران از سوی وزارت اطلاعات بازداشت شد که پس از آزادی از دانشگاه اخراج شد.

بی خبری از وضعیت آرش زاد پس از گذشت یک سال از زمان بازداشت


 
arash zad
علیرغم گذشت یک سال از زمان بازداشت آرش زاد، کارآفرین و وب نگار حوزه فن‌آوری، مقامات قضایی ایران، از ارائه جزییات پرونده و وضعیت او خودداری می کنند.
به گزارش تارنگار حقوق بشر در ایران، آرش زاد، موسس و سردبیر وبلاگینا، در دهم مرداد ماه سال ۱۳۹۴، زمانی که قصد داشت جهت بازگشت به محل اقامت خود در ترکیه، از کشور خارج شود، در فرودگاه امام‌خمینی از سوی نیروهای امنیتی بازداشت و به مکانی نامشخص منتقل شد. این درحالی است که از یک سال پیش تا کنون، هیچ اطلاعاتی وضعیت وی و اتهامات او از سوی خانواده یا وکیل وی منتشر نگشته و مسئولین نیز خبر بازداشت وی را نیز اطلاع‌رسانی نکرده‌اند.
یک منبع مطلع پیش تر درباره دلایل بازداشت آرش زاد عنوان داشته بود: «آرش به ایران رفت و آمد داشت. در کنفرانس‌های بین‌المللی، از جمله “آی‌بریج” نیز شرکت کرده بود. پروژه‌هایی که او مشغول به آن‌ها بود، به خودی خود مشکلی نداشتند اما احتمال می‌رود که این رفت و آمدها و هم چنین ارتباط‌هایی که آرش از این طریق به دست می‌آورد، باعث دستگیری او شده باشد. »
آرش زاد، موسس و سردبیر وبلاگینا، یکی از مشهور‌ترین وبلاگ‌های گروهی حوزه فناوری اطلاعات در ایران است. وبلاگینا فعالیت خود را از سال ۱۳۸۶ آغاز کرد و مطالب تخصصی زیادی در این حوزه منتشر کرده است.
آرش زاد پیش از این با پروژه “کفشدوزک” که بر افزایش نقش زنان در حوزه‌های تکنولوژی تمرکز دارد، موفق به دریافت جایزه جوانان سازمان ملل در سال ۱۳۹۳ شده بود. او از کارآفرینان حوزه تکنولوژی است و در سال‌های گذشته چند کارگاه‌های آموزشی در شهرهای مختلف با محوریت مشارکت زنان در حوزه تکنولوژی برگزار کرده است.
آقای زاد همچنین از شرکت کنندگان کنفرانس کارآفرینی آی‌بریج برلین در سال ۱۳۹۴ بود. این کنفرانس یکی از بزرگترین گردهمایی‌های ایرانیان در خارج از ایران است که بیش از ۴۰۰ شرکت نوپای فناوری، چندصد کارآفرین از ایران و دیگر نقاط جهان، به خصوص آمریکا در آن شرکت دارند.
گفتنی است که سازمان گزارش‌گران بدون مرز در ماه های گذشته بازداشت آرش زاد را محکوم کرده و عنوان داشته که در با روی کار آمدن دولت حسن روحانی همچنان کنترل بر اینترنت وجود دارد و فشارها بر کاربران اینتنرت و به ویژه وبلاگ‌نویسان افزایش یافته است.

بازداشت و بی‌خبری از یک دانشجو دختر در شهرستان سقز


 
سحر فیضی
مأموران امنیتی وابسته به اداره اطلاعات سقز، یک دختر دانشجو از اهالی این شهر را بازداشت کردند و تا لحظه تنظیم خبر هیچ اطلاعی از وی در دسترس نیست.
به گزارش تارنگار حقوق بشر در ایران، روز ۲۳ تیرماه سال جاری، نیروهای امنیتی وزارت اطلاعات با مراجعه به خانه «سحر فیضی» دانشجوی ۲۴ ساله سقزی پس از تفتیش منزل، وی را بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل کرده‌اند.
این دانشجوی ۲۴ ساله از زمان بازداشت تاکنون هیچ تماسی با خانواده خود نداشته و این امر موجب نگرانی این خانواده شده است.
نیروهای امنیتی علت بازداشت این دختر ۲۴ ساله را شرکت در اعتصابات کردستان اعلام کرده‌اند

بازداشت یک استاد دانشگاه آتن در فرودگاه امام خمینی


بازداشت
دیمیتروف کامبیز، استاد اقتصاد دانشگاه آتن پس از ورود به ایران در فرودگاه امام خمینی بازداشت‌شده است.
به گزارش تارنگار حقوق بشر در ایران، روز ۷ مردادماه سال جاری، مأمورین وابسته به اطلاعات سپاه پاسداران، دیمیتروف کامبیز استاد اقتصاد دانشگاه آتن که یکی از سرمایه‌داران یونانی است را بازداشت و به زندان اوین منتقل کرده‌اند.
اطلاعات سپاه پاسداران، این استاد دانشگاه و سرمایه‌دار یونانی که به دعوت بانک مرکزی ایران جهت عقد قرارداد جدید تجاری به ایران سفرکرده بوده است را به دلایل نامعلوم در فرودگاه امام خمینی بازداشت و به زندان اوین منتقل کردند.
لازم به توضیح است در زمان تحریم ایران توسط جامعه جهانی این سرمایه‌دار یونانی که دارای کشتی‌های تجاری و باری است، کمک فراوانی را جهت دور زدن تحریم‌ها و ارسال اجناس مورد تحریم به ایران انجام داده است.
این زندانی تبعه یونان از بیماری‌های سرطان معده و خونریزی روده رنج می‌برد و نیازمند رسیدگی پزشکی و مصرف داری مداوم است؛ اما تاکنون مسئولین زندان اوین از هرگونه رسیدگی به این زندانی سرباز زده‌اند و در حال حاضر به دلیل ازدحام جمعیت در این زندان و نبود تخت کافی بر روی زمین می‌خوابد.
تا لحظه تنظیم خبر از اتهامات این زندانی اطلاعی در دست نیست.

۱۳۹۵ مرداد ۹, شنبه

طرح برخورد با بی حجابی به رودخانه دز رسید


                                              gasht-ersahd
فرمانده انتظامی دزفول گفت که در ادامه اجرای طرح «ارتقای امنیت اخلاقی» در سواحل رودخانه دز، از این پس نیروهای انتظامی شهرستان به وسیله دو قایق موتوری که توسط شهرداری تامین شده در تمام نوار داخلی رودخانه دز تا چال کندی و حتی کت ها حضور می یابند و با هر گونه مسائل خلاف شرع از جمله بی حجابی برخورد خواهند کرد.
به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از مهر، سرهنگ علی الهامی اظهار کرد: “از روز گذشته (پنجشنبه) اجرای طرح ارتقای امنیت اخلاقی علاوه بر سواحل رودخانه دز به داخل رودخانه نیز گسترش یافت”.
وی افزود: “از این پس نیروهای انتظامی شهرستان به وسیله دو قایق موتوری که توسط شهرداری تامین شده در تمام نوار داخلی رودخانه دز تا چال کندی و حتی کت ها حضور می یابند و با هر گونه بی نظمی، ناامنی و مسائل خلاف شرع برخورد خواهند کرد”.
فرمانده انتظامی دزفول عنوان کرد: “وظیفه این گشت امنیت اخلاقی که توسط نیروهای ما در قایق های موتوری صورت می گیرد، برخورد با مخلان نظم و امنیت در داخل رودخانه و در هنگام شنا و قایق سواری مردم است”.
سرهنگ الهامی با بیان اینکه در این طرح با هرگونه بی حجابی و ناامنی برخورد خواهد شد، از تداوم این طرح تا پایان تعطیلات تابستان خبر داد.
وی در ادامه توصیه کرد: “شهروندان و تورهای گردشگری که از نقاط مختلف استان در کنار و داخل رودخانه دز حضور پیدا می کنند، باید موازین شرعی و حجاب اسلامی مورد تایید نظام را  رعایت کنند تا بدین ترتیب همه بتوانند در محیطی با نشاط و به دور از صحنه های ناپسند از موهبت آرامش رودخانه دز که زاییده زحمات شهدا و نیروهای انتظامی است، بهره مند شوند”.
سرهنگ الهامی در ادامه عنوان کرد: “طرح گشت امنیت اخلاقی در تفرجگاه های ساحلی شهرستان از جمله علی کله، رعنا و منطقه دووه نیز همانند هفته های گذشته در حال اجراست و نیروهای انتظامی همچنان با مخلان نظم و امنیت در این تفرجگاه ها و افرادی که اقدام به حمل و استفاده از قلیان در این مکان ها می کنند برخورد می کند”.

۱۳۹۵ مرداد ۸, جمعه

برای سومین بار قرار بازداشت موقت دو روحانی اهل سنت تمدید شد



bazdasht rohani dar shahr sarbaz

با گذشت هشت ماه از بازداشت دو روحانی اهل سنت در شهر سرباز این دو زندانی همچنان در بلاتکلیفی به سر می برند.
 مولوی امان الله بلوچی و حافظ عبدالرحیم کوهی دو روحانی سنی مذهب همچنان در زندان مرکزی زاهدان در بلاتکلیفی به سر می برند.
یک منبع مطلع در این باره گفت: “این سومین بار است که بعد از انتقال مولوی امان الله و حافظ عبدالرحیم به زندان مرکزی زاهدان بازداشت موقت آنها تمدید می شود”.
این منبع ادامه داد: “مولوی امان الله در ملاقات با خانواده خود گفته است، هر زمان که از بازپرس پرونده پرسیدیم چرا ما را به دادگاه نمی برید در جواب گفتند (هنوز در حال تحقیق هستیم)”.
این دو زندانی در تاریخ ۲۸ اسفند ۱۳۹۵ از بازداشتگاه سپاه به زندان مرکزی زاهدان منتقل شدند.
این دو زندانی که توسط سپاه بازداشت شده اند با اتهامات امنیتی “ترور و بمبگذاری” رو به رو شده اند که توسط خود آنها رد شده و از سوی خانواده ها نیز در مورد نحوه بازداشت و “اخذ اعترافات اجباری” از آنها “ابراز نگرانی” شده است.

یک دیوار جدید برای بهایی های ایران در هارلم




«رسالت من و هیولاها این است که دور دنیا پایکوبی کنیم و با همه مهربان باشیم.»  این را «پچ ویسکی»، هنرمند ۳۷ ساله می گفت که رو به روی دیوارنگاری ایستاده بود که با «گوستبرد»، همکار ۳۲ ساله اش، در نیویورک در حال اجرای آن هستند. 
لبخند گرم و دل‎پذیری زد و گفت: «ما آدم های خوبی هستیم!» 
این هنرمند مقیم کارولینای جنوبی و همکارش گوستبرد، این روزها در نیویورک به سر می برند تا به کمپین «#جرم نیست» برای دفاع از حقوق بهاییان در ایران کمک کنند. این دو هنرمند اثر خود را بر دیوار آجریِ ساختمان «فابکو شو» در شرق «هارلم» اجرا کرده اند. در این کار، هیولایی را می بینیم به نام «آفتابگردان رنگین کمان» (Rainbow Daisy) که با رنگ های شاد و زنده ای نقاشی شده و مشغول خواندن کتابی است که روی جلد آن قفلی دیده می شود و انگار قفلِ کتاب همین لحظه باز شده است. کمی آن سو تر، بالن هایی دیده می شوند با رنگ هایی سرزنده و شاد که در حال حرکت هستند. 
کمپین «#جرم نیست» که در همه جای دنیا، از جمله در آفریقای جنوبی، برزیل، استرالیا و بریتانیا به هنرمندان مختلفی سفارش کار می دهد، این تابستان به هارلم رفته است. این کمپین، دیوارنگاری ها را در آستانه اجلاس عمومی سازمان ملل متحد که در ماه سپتامبر برگزار می شود، اجرا می کند. مقامات ارشد جمهوری اسلامی ایران و سران ۱۵۰ کشور دیگر جهان برای شرکت در این اجلاس به نیویورک خواهند رفت. 
هدف این کمپین آن است که درباره وضعیت بهاییان ایران اطلاع رسانی کند. آن ها از حقوق بنیادی خود، از جمله حق تحصیل و تدریس در دانشگاه محروم هستند. بهاییان که بزرگ ترین اقلیت مذهبی ایران را تشکیل می دهند، مدام با بازداشت های خودسرانه، احتراق های عمدی و بسیاری اعمال خشونت آمیز دیگر رو به رو می شوند. 
پچ ویسکی در توضیح اهداف خود از اجرای این دیوارنگاری، به «ایران‎وایر» می گوید: «هیولاهای من از این راه می توانند بخشی از جامعه بشوند تا به انسانیت و همسیاره ای های خود در زمین کمک کنند.» 
گوستبرد نیز می گوید: «وقتی به سرکوب آموزش در ایران و چیزهایی از این قبیل فکر می کنید، یاد امریکا هم می افتید.» 
می گوید کمپین «#جرم نیست» او را یاد دوران مبارزه برای حقوق شهروندی در امریکا و مبارزات مشابه دیگری می اندازد که تا امروز نیز ادامه دارند:«ما این چیزها را قبلاً در سال های دهه ۱۹۶۰ در امریکا دیده ایم، برایش مبارزه کرده ایم و این مبارزه ای است که تا امروز هم ادامه دارد. تمام تلاش ما این است که مطمئن شویم مسأله برابری و عدالت را جدی بگیرند و به رسمیت بشناسند.» 
گوستبرد به وضعیت بهاییان در ایران و موقعیت آن ها و وضعیت خودش در امریکا فکر می کند: «به هیچ وجه نمی شود در جهانی زندگی کرد که در آن دانش و شناخت آدم توسط افراد دیگری محدود می شود.» 
او به اینترنت اشاره می کند و از این می گوید که اکثر امریکایی ها به راحتی، به دانش و اطلاعات دسترسی دارند. 
پچ ویسکی با صحبت های گوستبرد موافق است و اضافه می کند که همیشه توانسته در زندگی خود به هر نوع کلاس و آموزشی که می خواسته است، راه یابد؛ از کلاس های آموزش هنر و موسیقی گرفته تا سرک هایی که به دنیای باستان شناسی زده است. او در حالی که به خیابان نگاه می کرد، گفت: «راستش، هضم این مسأله برایم سخت است که در این دوره زمانه، هنوز هستند کسانی که این فرصت ها از آن ها دریغ می شود.»
این دو هنرمند اظهار امیدواری می کنند که پروژه هایشان نقش خود را در کمپین بزرگ تری ایفا کنند که هدف آن واداشتنِ حکومت ایران به حمایت از حقوق بنیادین بهاییان است. 
گوستبرد می گوید: «آن ها [بهاییان] نیز این حق اساسی بشر را دارند که یاد بگیرند و آموزش ببینند چراکه دانستن یعنی قدرت و قدرت عامل تعیین کننده ای است.» 
پشت سر گوستبرد، «آفتابگردان رنگین کمان» مشغول خواندن کتابی است که قفل آن باز شده و انگار جلوه بصری حرف های گوستبرد است.
پچ ویسکی توضیح می دهد که این هیولا دارد چیزی را می خواند که قرار نیست بخواند: «فکر کنم [این هیولا] از خواندن خوشش می آید ولی من این را تا همین هفته پیش نمی دانستم.» 
این دو هنرمند درباره وضعیت بهاییان در ایران نیز تا همین اواخر چیزی نشنیده بودند؛ یعنی درست تا وقتی که مدیر برگزاری(کیوریتور) این پروژۀ کمپین «#جرم نیست» و «آنارشی هنر خیابانی» (Street Art Anarchy) که یک سازمان غیرانتفاعیِ هنر خیابانی در نیویورک است، به آن ها پیشنهاد همکاری دادند. 
پچ ویسکی می گوید این هیولا حالا دیگر حسابی اهل خواندن شده است. شاید این اشاره ای است به بهاییان ایران که به شکلی مخفیانه در دانشگاهی زیرزمینی تحصیل می کنند. 
عابرانی که از جلوی کار رد می شوند، ظاهراً به طور شهودی پیام این نقاشی را متوجه می شوند. «پریسچه»، خانم ۵۲ ساله ای که سر راه خانه اش، از کنار این دیوارنگاری رد می شد، گفت: «شاید این کلید و قفل یک راز باشند.» 
او به «آفتابگردان رنگین کمان» که کلاه فارغ التحصیلی سیاهی به سر گذاشته است، اشاره کرد: «کتاب و کلاه نماد فارغ التحصیلی هستند؛ نشانه تحصیلات عالی.» 
«کریستینا» ۲۴ ساله که همراه دو نفر از دوستانش بود، گفت: «از این کار خوشم می آید چون در یک فضای شهری، مردم را به خواندن و تحصیل دعوت می کند.» وقتی نظر او را درباره قفلِ روی کتاب پرسیدیم، گفت: «شبیه دفتر خاطرات روزانه است. قفل موفقیت با خواندن و آموزش باز می شود.» 
او به «ایران‎وایر» گفت عاشق این نقاشی شده و به ویژه خیلی از این نکته خوشش آمده که در منطقه شرق هارلم اجرا شده است. بعضی از ساختمان های این منطقه متروک مانده اند با پنجره هایی شکسته که رو به خیابان باز می شوند. 
«عتیق»، عابر ۴۲ ساله ای که در یک مغازه خرده فروشی در همین حوالی کار می کند، می گوید: «انگار این دیوارنگاری می خواهد بگوید خواندن مقدس است.» 
پچ ویسکی به «ایران‎وایر» می گوید که خبرِ این کمپین برای دیوارنگاری در بین هنرمندان خیابانیِ نیویورک پیچیده است. او اظهار امیدواری کرد که این کمپین حقایقی را درباره وضعیت بهاییان در ایران روشن کند: «[گوستبرد] همین آخر هفته مدام می گفت قدرت در اعداد است. بفرمایید، ۱۵ دیوارنگاری دیگر هم در راه هستند.» 
قبل از پایان تابستان، کمپین «#جرم نیست» ۱۵ دیوارنگاری دیگر را در هارلم اجرا خواهد کرد. پچ ویسکی می گوید: «خیلی کار بزرگی است. مردم در مورد آن حرف می زنند و حرفِ آن در شهر پیچیده است. بنابراین، حتماً اثرگذار خواهد بود.» 
بعد، کمی آن طرف رفت تا یک لایه رنگ دیگر به بدن «آفتابگردان رنگین کمان» اضافه کند. 

سه بازداشت دیگر؛ موج بازداشت معترضان ترک (آذری) ادامه دارد



bazdasht

درپی برگزاری تجمعات اعتراضی در شهرهای مختلف استانهای آذربایجان و اردبیل در واکنش به مطلب منتشره در روزنامه طرح نو و تداوم این اعتراضات، موج بازداشت فعالان ترک (آذری) در شهرهای مختلف از جمله تبریز و اردبیل با بازداشت دست‌کم سه شهروند دیگر ادامه داشت. همزمان یک شهروند در ارومیه به اداره پلیس امنیت احضار شده و در تبریز ماموران امنیتی برای بازداشت دو شهروند اقدام ناموفق داشتند. در کنار تداوم موج بازداشتها پنج تن از بازداشت شدگان پرتعداد روزهای گذشته امروز آزاد شد.
به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، موج بازداشت معترضان ترک (آذری) به مطلب منتشره در روزنامه طرح نو با بازداشت و احضار تعدادی شهروند دیگر ادامه دارد.
امروز در شهر تبریز خانم نسیم صادقی توسط ماموران امنیتی بازداشت شد. هم‌چنین ماموران جهت بازداشت حجت مختارزاده و داوود شیری در منازل‌شان اقدام کردند که به دلیل عدم حضور این دو شهروند در منزل اقدام نیروهای امنیتی ناکام ماند.
بر اساس گزارشات دریافتی هرانا، حمید ادیب شفق وعلى خلیل‌زاده نیز روز گذشته در شهر اردبیل بازداشت شده اند.
از ازومیه نیز گزارش می رسد، امیر اسمعیل یار به اداره پلیس اطلاعات و امنیت عمومی این شهر احضار شده است.
با اینحال در کنار موج گسترده بازداشت شهروندان که گمان می رود نزدیک به ۵۰ شهروند را در بر گرفته باشد، تعدادی در مراحل مختلف آزاد شدند، در آخرین این موارد گزارش میشود مرتضی کریمی در شهر مراغه، ابولفضل ایمانی به همراه فرزند خردسالش در زنجان، وحید صادقی‌فر و ارسلان زنگانلی در شهر اردبیل آزاد شدند.
هرانا پیش تر گزارش کرده بود اعتراضات شهروندان ترک (آذری) به انتشار مطلبی با محتوای توهین نژادی در روزنامه طرح نو در شهر تبریز و ارومیه، تعداد زیادی از شهروندان بازداشت شدند که از این میان ۱۵ تا ۲۵ شهروند بازداشت شده با قید ضمانت و بعضا تعهد آزاد شدند و همچنان دست‌کم ۷ تن هنوز در بازداشت به‌سر می‌برند.
با تداوم این اعتراضات در روز گذشته، موج بازداشت فعالان ترک (آذری) در شهرهای مختلف از جمله تبریز، ارومیه، خوی، مراغه، زنجان، اردبیل و تهران با بازداشت ۲۴ تن دیگر ادامه یافت.

نامه ۹۲ تشکل دانشجویی به حسن روحانی؛ «جو ارعاب و تهدید کماکان گریبان دانشگاه را گرفته است»



اعتراض دانشگاه

۹۲ تشکل دانشجویی با انتشار نامه‌ای سرگشاده به حسن روحانی، رییس‌جمهوری ایران در روز ششم مرداد ماه، به آنچه ادامه «جَوّ ارعاب و تهدید» و فضای «امنیتی» در دانشگاه‌های ایران خوانده‌اند اعتراض کردند. نویسندگان این نامه  لغو  پی‌درپی برنامه‌های تشکل‌های دانشجویی و «دخالت‌های غیرقانونی و فراقانونی» در فعالیت‌های دانشجویان را خلاف وعده‌‌‌های انتخاباتی حسن روحانی دانستند.
به گزارش تارنگار حقوق بشر در ایران، به نقل از کمپین بین المللی حقوق بشر، نویسندگان این نامه از «لغو برنامه‌های تشکلهای دانشجویى بدون ارائه دلیل»، «دخالتهای غیرقانونی و فراقانونی در برگزاری برنامه‌ها» و «عدم رسیدگی به درخواست تشکیل اتحادیههای دانشجویی و اخلال در برگزاری نشست‌های هماندیشی» انتقاد و تاکید کرده‌اند که «جو ارعاب و تهدید کماکان گریبان دانشگاه را گرفته است و به گونه‌های مختلف احساس میشود.»
دانشجویان همچنین اِعمال سلایق شخصی در صدور مجوز برای مهمانان و سخنرانان توسط هیات‌های نظارت، انواع برخوردهای تبعیض‌آمیز و رفتارهای دوگانه با تشکلها از اختصاص ناعادلانه بودجه تا فرایندهای زمانی طولانی در پاسخ به درخواست صدور مجوز توسط مسئولان، ایجاد مشکل برای کنشگران دانشجویی صرفا به بهانه حضور و فعالیت در شبکه‌های اجتماعی، رصد امور شخصی دانشجویان در فضای مجازی به بهانه‌های واهی، دامن‌زدن به نگاه جنسیتی و اِعمال طرحهای تفکیکی در موارد گوناگون» را «مشتی از خروار مشکلات دانشجویان» دانسته و تاکید کرده‌اند که وزارت علوم هم پاسخگوی اعتراض‌های آنها نبوده است.
آنچه رییس‌جمهور احساس می‌کند دانشجویان احساس نمی‌کنند
سال ۱۳۹۲ که حسن روحانی به عنوان نامزدی اعتدال‌گرا در  انتخابات ریاست‌جمهوری ایران رقابت می‌کرد، تغییر فضای امنیتی در دانشگاه‌ها، حل مشکل دانشجویان ستاره‌دار، جلوگیری از ادامه تفکیک جنسیتی در دانشگاه‌ها و بازگرداندنِ استادهایی که به دلایل سیاسی بازنشسته شدند از جمله وعده‌هایی بود که در شعارهای انتخاباتی خود خطاب به قشر دانشگاهی ایران تکرار می‌کرد. وعده‌هایی که سلمان سیما، فعال سیاسی ساکن کانادا و از فعالان پیشین دانشجویی در ایران در گفت‌و گو با کمپین بین‌المللی حقوق بشردر ایران، عملی نشدن آنها  و «ادامه یافتنِ نفوذ جریان‌های غیردانشگاهی از جمله امامان جمعه در دانشگاه» را دلیلِ «جان به لب شدنِ دانشجویان» در ایران و انتشار چنین نامه‌ای دانست.
۹۲ تشکل دانشجویی در نامه خود خطاب به رییس‌جمهوری ایران همچنین به «ایجاد مشکل برای کنشگران دانشجویی صرفا به‌ بهانه حضور و فعالیت‌ در شبکه‌های اجتماعی»نیز اشاره کرده‌اند. مشکلی که سلمان سیما، فعال پیشین دانشجویی در گفت‌وگو با کمپین از آن به عنوان یکی از مشکلات تازه دانشجویان در سال‌های اخیر یاد کرد: «از مشکلاتی که در سال‌های اخیر به مسائل دانشجویان اضافه شده رصد کردن آنها در فضای مجازی است. با رصد کردن صفحه‌های اینستاگرام و فیس‌بوک دانشجویان از اینکه مثلا دانشجویان در ساعات فراغت و شخصی خود به مهمانی و پارتی رفته‌اند برای دانشجویان مشکلاتی در دانشگاه ساخته‌اند، در حالی که حتا در آیین‌نامه ضوابط دانشجویی هم، صرف نظر از اینکه ما آن را قبول داشته باشیم یا نه، صراحتا مشخص شده که رفتار دانشجویان در داخل محیط دانشگاه زیر نظر حراست دانشگاه است و حتا بر اساس همین آیین‌نامه خودشان هم هیچ ربطی به حراست دانشگاه ندارد که یک دانشجو خارج از دانشگاه از زمانش چه استفاده‌ای می‌کند.»
 حسن روحانی سال گذشته در سخنرانی خود در ۱۶ آذرماه، مصادف با روز دانشجو، با پیش کشیدن بحث فضای امنیتی در دانشگاه‌ها تاکید کرد که «دانشگاه‌ها به فضای امن نیاز دارند نه فضای امنیتی.» آقای روحانی گفت که «ممکن است هنوز فضا در دانشگاه‌ها امنیتی باشد ولی او آن را نمی‌پسندد.» با این حال رییس‌جمهوری ایران اعلام کرد که با وجود این «احساس می‌کند فضای دانشگاه نسبت به سال ۹۲ زمین تا آسمان فرق کرده است.» احساسی که با آنچه در نامه ۹۲ تشکل دانشجویی در اعتراض به وضعیت دانشگاه‌ها آمده تفاوت اساسی دارد. دانشجویان در این نامه صراحتا از برخوردهای امنیتی ، لغو برنامه‌های دانشجویی بدون ارائه دلیل و ناممکن بودنِ تشکیل اتحادیه‌های دانشجویی نوشته و گفته‌اند «جَوّ ارعاب و تهدید، کماکان گریبان دانشگاه را گرفته است.»
سلمان سیما، فعال پیشین دانشجویی در ایران درباره اینکه فضای دانشگاه‌ها تا چه حد آن‌طور که حسن روحانی «احساس می‌کند» تغییر کرده است گفت: « پس از روی کار آمدن حسن روحانی این امید در دانشجویان زنده شد که دست کم اجازه یک سری فعالیت‌های کنترل شده به دانشجویان داده شود ولی این نامه نشان می‌دهد که آنچه آقای روحانی احساس می‌کند دانشجویان احساس نمی‌کنند، امیدها به ناامیدی تبدیل شده و جان تشکل‌های دانشجویی به لب رسیده که چنین نامه‌ای را منتشر می‌کنند.»
امامان جمعه برای دانشگاه‌ها تصمیم می‌گیرند!
اما آیت‌الله علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی ایران با اظهارنظرهای خود، مسیر را برای برخورد با فعالیت‌های سیاسی دانشجویان به خصوص افرادی که منتقد حکومت هستند باز کرده است. سخنان او در مورد فعالیت دانشجویان در دانشگاه‌ها عملا در تضاد با سخنانی است که حسن روحانی بیان کرده است. برای مثال چند ماه پس از آغاز به کار دولت حسن روحانی در تیرماه سال ۱۳۹۳، از مدیران دانشگاه‌ها خواست که با جدیت از تبدیل مراکز علمی به «محل جولان فعالیت‌های جریان‌های سیاسی» جلوگیری کنند. رهبر ایران تبدیل دانشگاه به «باشگاه سیاسی» را «سم مهلک» برای حرکت علمی در کشور دانست و خواستار حفظ آرامش در دانشگاه‌ها شد. این سخنان رهبر ایران در شرایطی طرح شد که همزمان بحث استیضاح وزیر علوم ایران به دلیل  انتصاب روسای چند دانشگاه و بازگرداندن دانشجویان ستاره‌دار اخراج‌شده بعد از انتخابات ۱۳۸۸ در مجلس ایران مطرح بود. چنین اظهارنظرهایی چراغ سبز به نهادهای امنیتی و اطلاعاتی برای پاک کردن دانشگاه از دانشجویان منتقد به حساب می‌آید.
برخلاف آیت‌الله خامنه‌ای، حسن روحانی بارها بر ضرورت آزادی بیشتر در دانشگاه‌ها تاکید کرد و حتا گفت: «بهترین جایی که قدرت باید نقد شود، دانشگاه است.» محصوص چنین اختلاف‌نظری در سطوح بالای نظام در خصوص نقش دانشجویان در نقد سیاسی مسولان و سیاست‌های آنها، طی سالهای گذشته منجر به برخورد با فعالیت‌های سیاسی و فرهنگی دانشجویان در دانشگاه‌ها شده است و بر خلاف وعده‌های انتخاباتی رییس دولت یازدهم،  نهادهای خارج از دانشگاه همچنان بر دخالت در امور دانشگاه‌ها ادامه دادند.
سلمان سیما، فعال پیشین دانشجویی که به دلیل فعالیت‌های مسالمت آمیز سیاسی در فضای دانشگاهی مدتی نیز در زندان بوده است در این باره به کمپین گفت:‌«برای برگزاری هر نوع مراسمی از سوی دانشجویان در دانشگاه‌ها این هیئت نظارت است که باید مجوز بدهد و برآیند این هیئت به نفع بخش اقتدارگرای حاکمیت و نمایندگان این بخش در دانشگاه‌ها یعنی بسیج دانشجویی است که به سادگی دانشگاه‌ها را کنترل می‌کنند. در برخی شهرستان‌ها امامان جمعه دارای قدرت و نفوذی حیرت‌انگیز و مصداق بارز و مشخصِ دخالت نهادهای خارج از دانشگاه در امور دانشگاهی هستند و با یک سخنرانی به سادگی تمام برنامه‌ها یا تلاش‌های دانشجویان برای برگزاری یک نشست یا برنامه دانشجویی را به هم می‌زنند. تجربه ما در این مدت نشان می‌دهد که آقای روحانی به عنوان رییس‌جمهور بر خلاف همه وعده‌هایی که داده است اراده‌ای برای رسیدگی به این وضعیت امنیتی در دانشگاه‌ها ندارد و ایشان بیش از هر چیز به فکر این بوده‌اند که بخشی از فشارهای بین‌المللی را از روی ایران بردارند نه اینکه واقعا فضای باز و آزاد دانشگاهی ایجاد کنند، کما اینکه در ماجراهایی مثل افشای بورسیه‌های غیرقانونی هم دیدیم که ایشان ایستادگی لازم را نکردند.» به گفته این فعال پیشین دانشجویی «دانشجویان از تصمیم‌گیری امامان جمعه برای دانشگاه‌ها خسته شده‌اند.»
شاید قرار گرفتن تمام این مشکلات در کنار یکدیگر سبب شده تا عمده‌ترین تشکل‌های دانشجویی ایران در نامه سرگشاده خود به حسن روحانی با اشاره ضمنی به حمایت دانشجویان از او در انتخاباتِ پیشین هشدار بدهند که ادامه این وضعیت می‌تواند خطر انفعال دانشگاه و تشکل‌های دانشجویی را در انتخابات پیش روی ریاست‌جمهوری به دنبال داشته باشد.

ادامه سرکوب وکلای حقوق بشر، ۷ سال بعد از انتخابات ۸۸: زندان، محرومیت از وکالت و خروج اجباری از کشور



وکیل دادگستری

پس از انتخابات جنجال برانگیز ریاست‌ جمهوری خرداد سال ۸۸ در ایران، دهها وکیل دادگستری بازداشت و زندانی شدند، که برخی از آنان همچنان در زندان به سر می برند و برخی علیرغم پایان محکومیت و آزادی از زندان با محرومیت از وکالت روبرو هستند. عده ای از این وکلا هرچند حکم محرومیت از وکالت ندارند، اما با محدودیت‌هایی در جهت انجام کار حرفه‌ای وکالت مواجه هستند و تعدادی هم ناچار به ترک ایران شده اند.
به گزارش تارنگار حقوق بشر در ایران به نقل از کمپین بین المللی، در این میان عده‌ای از وکلا هم همچون گیتی پورفاضل، وکیل خانواده ستار بهشتی به دلیل احضارها و فشارهای امنیتی از حرفه وکالت کناره گیری کرده و خود را بازنشسته کرده‌اند.
هم اکنون عبدالفتاح سلطانی، عضو کانون مدافعان حقوق بشر و وکیل دادگستری که وکالت بسیاری از زندانیان سیاسی و فعالان مدنی را برعهده داشته همچنان در بند ۳۵۰ زندان اوین زندانی است. او  ۱۹ شهریور ماه ۱۳۹۰ بازداشت و از سوی شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب به اتهام “تبلیغ علیه نظام، اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی، تشکیل کانون مدافعان حقوق بشر و تحصیل مال حرام از طریق دریافت جایزه حقوق بشر نورنبرگ” به ۱۸ سال زندان با تبعید به برازجان و ۲۰ سال محرومیت از وکالت محروم شد. حکم آقای سلطانی در دادگاه تجدیدنظر به ۱۳ سال زندان و ۲۰ سال محرومیت از وکالت تبدیل شد. اما به گفته خانواده آقای سلطانی این حکم براساس ماده ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی به ۱۰ سال زندان و دو سال محرومیت از وکالت تبدیل شده است.
کانون مدافعان حقوق بشر در سال ۱۳۸۰ توسط پنج وکیل مطرح دادگستری به نام های شیرین عبادی، محمد علی دادخواه، محمد سیف زاده، محمد شریف و عبدالفتاح سلطانی تشکیل و در سال ۱۳۸۷ دفتر کانون پلمب شد. در سال ۱۳۸۸ خانم عبادی از ایران خارج شد و بقیه اعضای کانون به تناوب زندانی شدند. در حال حاضر عبدالفتاح سلطانی و نرگس محمدی (سخنگوی کانون) دو عضو کانون همچنان در زندان اوین به سر می برند. کانون مدافعان حقوق بشرهمچنان به شکل آنلاین فعالیت خود را ادامه می دهد.
معصومه دهقان، همسر عبدالفتاح سلطانی درباره وضعیت این وکیل سرشناس گفت که او همچنان از وضعیت نامساعد جسمی رنج می برد: «حال شان خوب نیست چون هم دیسک گردن دارند، هم دیسک کمر. مشکل گوارشی شدیدی دارند و نوسان فشار خون هم که اضافه شده. متاسفانه پرونده هم تغییری نکرده یعنی همچنان در اعاده دادرسی است درخواست اعمال ماده ۱۸ داده بودند که ۳ قاضی معتبر پرونده را خوانده و گفته اند حکم اساسا غیر قانونی و غیرشرعی است اما پرونده ۳ سال است که در دفتر رئیس قوه قضائیه مانده و هیچ تغییری در وضعیت پرونده ایجاد نشده است.»
همسر عبدالفتاح سلطانی گفت که او مشمول ازادی مشروط است اما اجرا نمی شود: «تعدادی از وکلای دادگستری در نامه ای درخواست داده  بودند که ماده ۵۸ قانون مبنی بر ازادی مشروط اجرا شود ولی هنوز هیچ اقدامی صورت نگرفته چیزی هم نمانده ۵ سال تمام شود و وارد ششمین سال زندان شوند و متاسفانه همچنین به صورت غیرقانونی در زندان هستند به این دلیل که پرونده، پرونده مختومه ای بوده که باز کردند و حکم ۱۰ سالی که به خاطر کانون مدافعان حقوق بشر دادند یکبار قبلا محاکمه و تبرئه شده بود ولی دوباره همان پرونده را بازکردند و ۱۰ سال دادند. حالا من بیشتر نگران سلامت ایشان هستم میدانم حالشان خوب نیست خود مقامات هم می دانند وضعیت ظاهری اش هم نشان میدهد و امیدوارم این قضیه را تمام کنند و بیش از این ظلم ناروا نکنند که یک ساعت هم زندان بودن ایشان ناروا و ظلم و غیرقانونی است چه برسد به اینکه ۵ سالش دارد تمام می شود.»
طبق ماده ۵۸ قانون مجازات اسلامی دادگاه صادره کننده حکم می تواند در مورد محکومان  به حبس بیش از ده سال پس از تحمل نصف و یا پس از تحمل یک سوم مدت مجازات  حکم آزادی مشروط را صادر کند. طبق این ماده شرایط آزادی مشروط حسن اخلاق و رفتار زندانی در مدت حبس است، محکوم قبلا از آزادی مشروط استفاده نکرده باشد.
عبدالفتاح سلطانی پیشتر دو بار دیگر بازداشت و زندانی شده بود. او در سال ۸۳ بیش از ۲۱۹ روز در سلول های انفرادی بند ۲۰۹ زندان اوین زندانی بود و به اتهام جاسوسی به ۵ سال زندان و ۵ سال محرومیت از وکالت محروم شده بود. حکمی که در دادگاه تجدیدنظر نقض شده و آقای سلطانی از اتهام جاسوسی تبرئه شد.
بیست و شش خرداد ماه ۸۸ بار دیگر عبدالفتاح سلطانی بازداشت و ۷۲ روز زندانی بود. او با قرار وثیقه ۱۰۰ میلیون تومانی آزاد شده بود.
ده سال محرومیت از وکالت
محمد سیف‌زاده دیگر وکیل سرشناس و عضو و از موسسان کانون مدافعان حقوق بشر، ۲۰ اسفند ماه ۱۳۹۴ پس از گذراندن ۵ سال زندان و  با اعمال ماده ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی آزاد شد. او وکالت بسیاری از زندانیان سیاسی و فعالان مدنی را برعهده داشته اما حالا پس از آزادی از زندان با محرومیت از وکالت روبرو است. آقای سیف زاده گفت: «من ده سال محروم از وکالت هستم البته براساس آئین دادرسی کیفری حداکثر محرومیت ۲ سال است ولی معمولا تن به قانون مصوب خودشان هم نمی دهند. دفتر وکالت من و ماشین و دفتر کانون مدافعان همچنان توقیف هستند و فعلا با توجه به این شرایط و محرومیت، نمی توانم وکالت کنم.»
محمد سیف زاده ۱۷ فروردین ماه ۱۳۹۰ در شهر ارومیه بازداشت شد. او سابقه بازداشت در آبان ماه سال ۸۹ را هم داشت و به اتهام اقدام علیه امنیت ملی از طریق مشارکت در تاسیس کانون مدافعان حقوق بشر به ۹ سال زندان و ۱۰ سال محرومیت از وکالت محکوم شده بود. دادگاه تجدیدنظر در تیر ماه ۱۳۹۰ حکم زندان آقای سیف زاده را به دو سال کاهش داد.
آقای سیف زاده علیرغم پایان یافتن محکومیت اش در ۵ فروردین ماه سال ۹۲ از زندان آزاد نشد و فاطمه گلزار، همسر و وکیل او اعلام کرد که به دلیل نوشتن نامه به سیدمحمدخاتمی، رئیس جمهور اسبق ایران و همچنین امضای چند بیانیه و پیام تسلیت برای در گذشت عزت الله سحابی و جان باختن هاله سحابی و هدی صابر در زندان متهم به تبانی و اجتماع علیه امنیت ملی شده و از سوی دادگاه انقلاب به ۶ سال زندان دیگر محکوم شده است.
محرومیت غیر رسمی
نسرین ستوده، وکیل و دیگر عضو کانون مدافعان حقوق بشر اما ۲۷ اردیبهشت ماه ۱۳۹۲ از زندان آزاد شد. او که بیشتر وکالت زندانیان سیاسی و فعالان مدنی را پیش از بازداشت و زندان عهده دار بود حالا با نوعی محرومیت غیر رسمی مواجه است. خانم ستوده گفت: «روی اعدام های زیر ۱۸ سال و بعضی پرونده های عمومی کار می کنم ولی درمورد پرونده های سیاسی مطلقا هیچ کدام از ما نمی توانیم بگوییم برگشته ایم به کار و در دادگاه انقلاب جز تعداد اندکی از وکلایی که خوشبختانه هنوز با تضییقات مواجه نشده اند هیچ کدام ازوکلای سابق هنوز امکان کار قبلی را به دست نیاورده اند.»
خانم ستوده که همچنان ممنوع الخروج است گفت: «من بعد از آزادی از زندان در دادگاه انقلاب نمی توانم وکالت کنم. رسما چیزی به من ابلاغ نشده اما در عمل نمی توانم و نوعی محرومیت غیر رسمی مواجه هستم.  بار قبل که پروانه من تعلیق شد بعدها پیغام های غیررسمی متعددی به من رسید که فقط به دلیل مراجعه من بابت پرونده آقای کورش زعیم در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب بود که آنها شدیدا پی گیری کرده و خواستار لغو پروانه من شده بودند.:
نسرین ستوده ۱۳ شهریور ماه ۱۳۸۹ بازداشت و به “تبلیغ علیه نظام، اجتماع و تبانی به قصد برهم زدن امنیت کشور و عضویت در کانون مدافعان حقوق بشر” متهم شد. او از سوی شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب به ۱۱ سال حبس تعزیری، ۲۰ سال محرومیت از وکالت، ۲۰ سال ممنوع الخروجی و ممنوعیت از وکالت محکوم شده بود که در دادگاه تجدید نظر به ۶ سال حبس تعزیری و ۱۰ سال محرومیت از وکالت تغییر یافت. خانم ستوده ۲۷ اردیبهشت ماه ۱۳۹۲ با دستور مقامات قضایی از زندان آزاد شد اما دادسرای اوین به نمایندگی از دادستانی تهران از دادگاه انتظامی وکلا درخواست ابطال پروانه وکالت نسرین ستوده را کرد. شعبه اول دادگاه انتظامی وکلا حکم به تبرئه این وکیل دادگستری داد اما شعبه دوم دادگاه انتظامی وکلا حکم بر محرومیت سه ساله وی از وکالت داد و در مهر ماه ۱۳۹۳ پروانه وکالت او به مدت سه سال ابطال شد. او در اعتراض به این حکم از ۲۹ مهر همین سال در مقابل کانون وکلا تحصن کرد و در نهایت ششم تیرماه ۱۳۹۴ دادگاه انتظامی قضات حکم تعلیق پروانه وکالت خانم ستوده را از سه سال به نه ماه کاهش داد.
محمدعلی دادخواه، دیگر وکیل عضو کانون مدافعان حقوق بشر اما پس از آزادی از زندان به حرفه وکالت بازنگشته است. یکی نزدیکان او گفت: «آقای دادخواه موفق به تمدید پروانه وکالت خود شده اما دوره دکترایش را در تربیت مدرس می گذراند و تاکنون به حرفه وکالت برنگشته است.»  آقای دادخواه  ۱۷ تیرماه ۱۳۸۸ در دفتر کارش در تهران بازداشت شد. او از سوی شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به ۹ سال حبس تعزیری، ۱۰ سال محرومیت از وکالت، ده سال محرومیت از تدریس، جزای نقدی و شلاق محکوم شده بود. او که با قرار وثیقه ۵۰۰ میلیون تومانی آزاد شده بود ۹ مهرماه ۱۳۹۱ برای تحمل محکومیت خود به زندان رفت. آقای دادخواه با دستور مقامات قضایی در سال ۱۳۹۲ از زندان آزاد شده است.
مسعود شفیعی، پس از وکالت پرونده سه کوهنورد آمریکایی (سارا شورد، جاش فتال و شان بایر) که منتهی به تبرئه  و بازگشت آنها به آمریکا در سال ۱۳۹۰شروع شد، ممنوع الخروج شد، بارها مورد بازجویی از سوی ماموران وزارت اطلاعات قرار گرفت و از ادامه کار وکالت منع شد. آقای شفعیی یک هفته پس از اتمام پرونده سه کوهنورد آمریکایی قصد خروج از کشور برای دیدن دخترش را داشت که در فرودگاه امام خمینی گذرنامه اش ضبط شد. او در گفتگوهایش گفت ماموران وزارت اطلاعات حتی در اتاق خوابش نیز شنود گذاشته بودند. او از سال ۱۳۹۰ تاکنون نتوانسته وکالت هیچ متهمی را قبول کند و حتی گذرنامه اش نیز به او برگردادنده نشده است.
دراویش گنابادی
حمیدرضا مرادی، مصطفی دانشجو، امیر اسلامی، رضا انتصاری، افشین کرم پور، فرشید یداللهی و امید بهروزی، هفت وکیل دراویش گنابادی در ایران هستند که بعد از آزادی از زندان وضعیت متفاوتی پیدا کردند.
پروانه وکالت وکلای دراویش گنابادی از سوی مرکز امور وکلای قوه قضائیه باطل شده بود. مصطفی دانشجو گفت که پروانه وکالت امیر اسلامی، فرشید یدالهی و امید بهروزی صادر شده و آنها مشکلی برای وکالت ندارند اما هنوز پروانه وکالت سایرین صادر نشده است.
این وکلا شهریور ماه ۱۳۹۰ بازداشت شدند. آنها از گردانندگان سایت مجذوبان نور (پایگاه خبررسانی دراویش) و از وکلای دراویش زندانی در سال های اخیر بودند و به نشر اکاذیب، تشویش اذهان عمومی، تبلیغ علیه نظام و اقدام علیه امنیت ملی متهم شدند.
اتهاماتی که ۴ تا ۷ سال محکومیت زندان را برای آنها به دنبال داشت. اسنفد ماه سال ۱۳۹۳ و اردیبهشت ماه سال ۱۳۹۴ این وکلای زندانی با اعمال ماده ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی از زندان آزاد شدند.
سایر وکلا
نگار حائری، سارا صباغیان، مریم کیان ارثی، مریم کرباسی و  رزا قراچورلو دیگر وکلایی هستند که طی سالهای اخیر زندانی شدند.
سارا صباغیان، مریم کرباسی، رزا قراچورلو و مریم کیان ارثی آبان ماه سال ۱۳۸۹ هنگام بازگشت از سفر ترکیه در فرودگاه امام در تهران بازداشت و ۲۳ آذر همین سال با قرار وثیقه ۲۰ میلیون تومانی آزاد شدند. سارا صباغیان،  از اعضای کمیته پشتیبان حقوق زنان و کودکان کانون وکلای دادگستری است که ۱۷ تیرماه ۱۳۸۸ به اتفاق محمدعلی دادخواه بازداشت و با قرار وثیقه آزاد شده بود. عباس جعفری دولت ابادی، دادستان تهران در مصاحبه با رسانه ها این وکلا را متهم به “ارتکاب جرائم امنیتی و انجام اعمال خلاف شئون اسلامی در خارج از کشور” کرده بود.پرونده های این وکلا منجر به صدور حکم محکومیتی علیه آنها نشد.
رزا قراچورلو بعد از آزادی اما نامزد انتخابات هیئت مدیره وکلای دادگستری مرکز بود که صلاحیت اش از سوی دادگاه انتظامی قضات رد شد. او در دانشکده حقوق دانشگاه ازاد اسلامی واحد تهران مرکز تدریس می کرد که هشتم مرداد ماه ۱۳۹۱ بر اثر بیماری درگذشت.
نگار حائری اما وکیل و دختر حمید حائری، از زندانیان سیاسی زندان رجایی شهر بود. او وکالت پدرش را که  آذر ماه ۸۸ در منزل شخصی اش بازداشت و به اتهام هواداری از سازمان مجاهدین ابتدا به اعدام و سپس به ۱۵ سال حبس در تبعید در زندان رجایی شهر محکوم شد برعهده داشت. پدر او در دهه ۶۰ هم زندانی بود و پرونده وکالت خانم حائری با عنوان “وکالت یک منافق” در سال ۸۸ به مدت ۱۰ سال به تعلیق درآمد. او در سال ۱۳۹۰ بازداشت و ۳۶ روز در بازداشتگاه آگاهی شاپور و یک ماه و نیم در زندان قرچک ورامین زندانی بود. خانم حائری دو ماه هم در بند زنان زندان اوین به سر برد و در نهایت از اتهام هواداری از سازمان مجاهدین خلق تبرئه و آزاد شد. او اردیبهشت ماه ۱۳۹۳ بار دیگر به همین اتهام بازداشت و از سوی دادگاه انقلاب به یکسال حبس تعلیقی به مدت ۵ سال محکوم شد.
خرداد ماه سال ۹۳  بار دیگر نگار حائری به اتهام تبلیغ علیه نظام و نشر اکاذیب از طریق مصاحبه با رسانه های بیگانه زندانی و ششم اسفند همین سال با قرار وثیقه ۲ میلیارد تومانی از زندان آزاد شد. ۳۱ اردیبهشت ماه ۹۴ این وکیل دادگستری برای بار چهارم زندانی و ششم خرداد ماه همین سال با قرار وثیقه آزاد شد.
جاوید هوتن کیان ۱۸ آبان ماه ۱۳۸۹ به اتفاق دو خبرنگار آلمانی در تبریز بازداشت شد او وکیل سکینه محمدی آشتیانی، زندانی محکوم به سنگسار بود و خبرنگاران آلمانی برای مصاحبه با او در دفتر او حضور داشتند که بازداشت شدند.
آقای هوتن کیان از سوی دادگاه انقلاب تبریز به اتهام تبلیغ علیه نظام، اجتماع و تبانی جهت اخلال در امنیت داخلی و اقدام علیه امنیت ملی به ۷ سال زندان و ۵ سال محرومیت از وکالت محکوم شده بود. او همچنین به ۴ سال حبس تعزیری از سوی شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران محکوم شده بود. حکم او در دادگاه تجدیدنظر در مجموع به ۶ سال کاهش یافت و این وکیل دادگستری در نهاست ۲۸ اردیبهشت ماه ۱۳۹۲ از زندان آزاد شد. او اما بعد از ازادی از زندان با محرومیت از وکالت روبرو شد .
محمد اولیایی فرد، محمد مصطفایی، مهناز پراکند و شادی صدر از دیگر وکلایی هستند که طی سالهای گذشته در ایران زندانی شده و بعد از آزادی اما ناچار به ترک کشور شدند آنها اکنون در  کانادا و کشورهای اروپایی ساکن هستند. پیش از آنها مهرانگیز کار و شیرین عبادی، دو وکیل برجسته ایرانی مجبور به ترک ایران شده بودند.