۱۳۹۵ خرداد ۹, یکشنبه

وضعیت وخیم محمدصدیق کبودوند/ پس از ۲۱ روز انتقال بی‌هوش به بیمارستان


۱۳۳۱۰۴۱۳_۱۰۲۰۹۷۳۸۳۹۴۹۹۹۲۸۹_۷۸۵۵۴۲۳۴۹۵۵۶۵۳۰۷۱۸۱_n
پس از گذشت ۲۱ روز از اعتصاب غذای محمدصدیق کبودوند، فعال حقوق بشر در وضعیت وخیم جسمانی به سر می‌برد.
به گزارش تارنگار حقوق بشر در ایران، محمدصدیق کبودوند، فعال حقوق بشر و روزنامه‌نگار که در ۲۱ روز از اعتصاب غذا به سر می‌برد در حالت بیهوشی به بیمارستان منتقل‌شده است.
وی پیش‌تر نیز به دلیل عوارض اعتصاب غذا به بیمارستان منتقل‌شده بود؛ اما شدید ضعف جسمانی این زندانی آن‌قدر بالاست که احتمال ایست قلبی برای وی وجود دارد.
 کردستان محمد صدیق کبودوند، روزنامه‌نگار و فعال حقوق بشر، طی چند ماه گذشته جهت رسیدگی به پرونده جدید، چندین بار محاکمه گشته است. این فعال حقوق بشر که از سال ۸۶ در زندان اوین محبوس می‌باشد، هم‌اکنون در اعتراض به «پرونده‌سازی و تشدید فشار‌ها و اذیت و آزار مقامات امنیتی علیه وی» در اعتصاب غذا به سر می‌برد.
سازمان دفاع از حقوق بشر کردستان پیش‌تر، دربارهٔ محکومیت محمد صدیق کبودوند اعلام کرد: «به محمد صدیق کبودوند اعلام‌شده، تجمیع حکم ۶ ماه حبس مربوط به فعالیت روزنامه‌نگاری‌اش در مورد او اعمال نمی‌شود و ایشان باید تمام مدت حبس ۱۰ سال و ۶ ماه را تحمل کند. با توجه به اتهام‌های انتسابی جدید، این‌گونه به نظر می‌رسد که مقامات امنیتی قصد آزادی او را حتی پس از پایان یافتن مدت مقرر حبس ندارند و شرایط را برای حبس طولانی‌مدت وی آماده می‌کنند.»
محمد صدیق کبودوند، به دلیل ناراحتی کلیوی بیماری‌های گوارشی و مشکل پروستات در وضعیت نامساعد جسمانی به سر می‌برد. این در حالی است که مسئولین زندان تاکنون هیچ‌گونه اقدامی جهت اعزام این زندانی به بیمارستان انجام نداده‌اند و به دلیل عدم وجود امکانات درمانی کافی، شرایط زندان برای وی نامناسب می‌باشد.
کبودوند از نه سال پیش محبوس در زندان اوین به سر می‌برد و در دوران حبس دو بار دچار سکته ناقص قلبی و یک بار نیز دچار سکته مغزی شده است.
محمد صدیق کبودوند، روزنامه‌نگار، مدیرمسئول هفته‌نامهٔ «پیام مردم» و بنیان‌گذار سازمان غیردولتی حقوق بشر کُردستان، در تیرماه سال ٨۶ بازداشت و پس از هفت ماه حبس در سلول انفرادی به اتهام تشویش اذهان عمومی از طریق درج مطالب در هفته نامه پیام مردم توسط دادگاه عمومی و انقلاب سنندج به یک سال حبس تعزیری، ۵ سال محرومیت از روزنامه‌نگاری و مدیریت نشریه و ابطال پرونده انتشار پیام مردم محکوم شد، که پس از تأیید در دادگاه تجدیدنظر استان تهران میزان محکومیت حبس در دیوان عالی کشور به ۶ ماه تقلیل یافت. این فعال حقوق بشر همچنین به اتهام اقدام علیه امنیت ملی از طریق تشکیل و اداره سازمان دفاع از حقوق بشر کردستان به ده سال حبس محکوم گشت.
محمد صدیق کبودوند هم‌اکنون در حال گذراندن محکومیت ده سال و شش ماهه خود در زندان اوین می‌باشد.

گزارش تکمیلی:انتقال مریم نقاش زرگران به بیمارستان/ اعتراض جمعی زندانیان بند نسوان به بی‌توجهی مسئولان


مریم نقاش زرگران
روز یکشنبه ۹ خردادماه، مریم نقاش زرگران، در چهارمین روز از اعتصاب غذا و با وخامت حال به بیمارستان منتقل شد.
به گزارش تارنگار حقوق بشر در ایران، مریم نقاش زرگران که در اعتراض به بلاتکلیفی در وضعیت پرونده خود از ششم خردادماه دراعتصاب غذای خشک به سر می برد، روز یکشنبه ۹ خردادماه، در وضعیت جسمی وخیمی قرار گرفته و به حالت نیمه بیهوشی در آمده است. هم بندیان این زندانی عقیدتی در یک حرکت جمعی، در اعتراض به بی‌توجهی مسئولان زندان اوین به وضعیت این زندانی عقیدتی، از رفتن به سالن ملاقات خودداری کردند و در نهایت به دستور دادستانی مریم نقاش زرگران به بیمارستان منتقل شد.
گفتنی است که امتناع اعتراضی زندانیان سیاسی از حضور در ملاقات موجب نگرانی خانواده های این زندانیان در سالن ملاقات شد.
سایت کلمه گزارش کرد، مسئولان زندان از خانواده‌ها خواستند که زندان را ترک کنند، اما خانواده‌های با بیان این که نمی‌توانند تا هفته‌ی آینده منتظر و نگران از زندانیان خود باشند در سالن ماندند. پس ساعتی انتظار، مسئولان زندان با تهدید به برخورد جدی با خانواده‌های معترض، درب سالن ملاقات را بسته، چراغ‌ها و سیستم‌های تهویه‌ی سالن را خاموش کرده و رفتند.
حبس دو ساعته‌ی خانواده‌ها در سالن تاریک و بدون تهویه، نهایتا با ورود دادستانی به ماجرا فیصله پیدا کرد و خانواده‌های باقی مانده که تنها ۵ نفر بودند، توانستند برای دقایقی زندانیان خود را در سالن ملاقات کابینی رویت کرده و از سلامتشان با خبر شوند.
مریم نقاش زرگران،  ۳۵ ساله ، نخستین بار در اوایل زمستان سال ۱۳۹۱ به جرم «اقدام علیه امنیت ملی» بازداشت شد. در روز دستگیری از پلیس امنیت مستقر در خیابان وزراء تهران با منزلش تماس گرفته و احضار می‌شود که همانجا به مدت ۳ روز در بازداشت موقت بود. پس از آن به زندان اوین منتقل و برای ۱۹ روز در بازداشتگاه زندان اوین بازداشت می‌ماند تا اینکه با سپردن قرار وثیقه سند آزاد می‌گردد.
ماموران امنیتی از زمان بازداشت وی تاکنون بدفعات خانه و محل سکونت این نوکیش مسیحی را مورد بازرسی و تفتیش قرار می دهند که برخی از وسایل شخصی بهمراه جزوه ها و کتاب های مربوط به مسیحیت را ضبط و با خود می برند.
خانم نقاش زرگران پس از تشکیل دادگاه در شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب اسلامی به ریاست قاضی محمد مقیسه به جرم « فعالیت تبلیغی علیه نظام جمهوری اسلامی و اجتماع و تبانی علیه امنیت کشور به چهار سال زندان محکوم می شود». بر این اساس حکم صادره در دادگاه تجدید نظر نیز تغییری نکرد . ” نسیم” در تاریخ ۲۴ تیرماه سال ۱۳۹۲ برای اجرای حکم فراخوانده شد و از آن زمان تاکنون در بند نسوان زندان اوین به سر می برد.
لازم به ذکر است که وی سابقه عمل جراحی در ناحیه قلب را نیز داشته به دلیل فشارهای روانی درون زندان دچار نارسایی مجدد قلبی شد است.
وی همچنین به دلیل وضعیت نامناسب شرایط زندان از نظر روحی نیز از افسردگی رنج می برد.

۱۳۹۵ خرداد ۶, پنجشنبه

وضعیت نامشخص پرونده سامان نسیم/ نظر پزشکی قانونی ابلاغ شد


سامان نسیم
حکم اعدام سامان نسیم، زندانی سیاسی محبوس در زندان ارومیه، علیرغم نقض حکم در دیوان عالی کشور، همچنان “لازم‌اجرا” می‌باشد و تاکنون ابلاغیه‌ای از دیوان عالی کشور مبنی بر نقض حکم این زندانی به زندان مرکزی ارومیه ارسال نشده است.
به گزارش تارنگار حقوق بشر در ایران، طی هفته گذشته پزشکی قانونی پس از چندین جلسه معاینه سامان نسیم، نامه‌ای در رابطه با “بررسی مسئله بلوغ در حین ارتکاب جرم” به شعبه ۱۲ دادگاه جزایی ارسال کرده است. وکیل سامان نسیم در خصوص این نامه اعلام کرد که پزشکی قانونی به ضرر سامان نظر داده است.
لازم به ذکر است که طی ماه گذشته مسئولین زندان ارومیه با احضار این زندانی سیاسی، به وی هشدار داده‌اند که مدت زیادی به اجرای احکام اعدام وی نمانده است.
گفتنی است که دادگاه این زندانی سیاسی در روز ۲۲ تیرماه، بار دیگر برگزار خواهد شد.
شبکه حقوق بشر کردستان در گزارشی درباره روند دادگاه و وکالت پرونده سامان نسیم نوشت: «روزسه شنبه ۴ خردادماه، از شعبه ۱۲ دادگاه جزایی ارومیه نامه‌ایی به او در زندان ابلاغ‌شده که به دلیلعزل وکیل پرونده و با توجه به برگزاری جلسه دادگاه در روز ۲۲ تیرماه، او وکیل دیگری به دادگاه معرفی نماید و در صورت اینکه توانای مالی برای گرفتن وکیل ندارد دادگاه برای او وکیل تسخیری خواهد گرفت اما سامان در جوابیه نامه دادگاه اعلام کرده است که نیازی به گرفتن وکیل ندارد.»
شایان‌ذکر است که سامان نسیم طی چند ماه گذشته بارها سوی مسئولین جهت اخذ اعتراف تلویزیونی مورد فشار قرارگرفته است.
تارنگار حقوق بشر در ایران در تاریخ ۱۸ اسفند ماه ۱۳۹۴ گزارش کرد؛ روز دوشنبه ۱۷ اسفندماه ۱۳۹۴، مأمورانی که خود را از کارمندان بخش حقوق کودک ستاد حقوق بشر معرفی کرده بودند خواستار انجام مصاحبه ویدیویی از سامان نسیم شده و او را مورد تحدید و فشار قراردادند اما این زندانی سیاسی از انجام این کار امتناع کرد.
این مأموران به سامان نسیم اعلام داشته بودند که این اقدامات به دستور معاون بین‌الملل قوه قضاییه ایران، محمدجواد لاریجانی و دادستان ارومیه انجام می‌گیرد.
سامان نسیم، متولد سال ۷۲، در ۲۷ تیرماه سال ۹۰ توسط نیروهای سپاه پاسداران در مرز سردشت، به اتهام عضویت در حزب حیات آزاد کردستان (پژاک) بازداشت شد. دادگاه انقلاب مهاباد، او را به اتهام عضویت در گروه پژاک و فعالیت مسلحانه علیه سپاه پاسداران، «محارب» شناخت و به اعدام محکوم کرد.
روز چهارشنبه، ۲۹ بهمن‌ماه سال ۹۳، سامان نسیم و یونس آقایان به همراه چهار زندانی سیاسی دیگر محکوم‌به اعدام، به زندان مرکزی ارومیه منتقل شدند و ازآنجا سامان نسیم و یونس آقایان به زندان زنجان اعزام شدند.
پس از پنج ماه بی‌خبری، سامان نسیم با خانواده‌اش تماس گرفت و گفت که حکم اعدامش فعلاً نقض شده و در زندان زنجان است. سپس، در ۲۸ شهریورماه این زندانی سیاسی از زندان مرکزی زنجان مجدداً به زندان مرکزی ارومیه منتقل شد.
ازآن‌رو که سامان نسیم در هنگام بازداشت ۱۷ سال سن داشته و طبق قوانین بین‌المللی مشمول کنوانسیون حقوق کودک می‌شد، سازمان‌ها و گروه‌های مختلف حقوق بشری نسبت به اجرای حکم اعدام وی واکنش‌های زیادی نشان داده بودند.

۱۳۹۵ خرداد ۲, یکشنبه

آخرین وضعیت بازداشت شدگان کامیاران




اداره اطلاعات بوکان
چهار شهروند کامیارانی که از صبح ۳۰ اردیبهشت بازداشت و به نقطه نامعلومی منتقل شده بودند، هم اکنون در بازداشتگاه اداره اطلاعات سنندج نگهداری می‌شوند.
به گزارش تارنگار حقوق بشر در ایران به نقل از فعالان حقوق بشر، آرام محمدی، شاهو صادقی، مهرداد صبوری، و امید احمدی هویت چهار شهروند کامیارانی است که بدون ارائه حکم یا توضیحی از سوی ماموران مراجعه کننده در منازل شخصی خود بازداشت و همراه با لوازم شخصی و الکترونیکی خود به نقطه نامعلومی منتقل شدندد.
یک منبع مطلع گفت: “پس از چند روز بی خبرى طی تماس تلفنی که یکی از بازداشت شدگان با خانواده داشته، از انتقال و نگهداری آنان در اداره اطلاعات سنندج خبر داده است”.
 نیروهای وابسته به وزارت اطلاعات صبح روز ۳۰ اردیبهشت‌ماه در شهر کامیاران طی مراجعاتی جداگانه به منازل این چهار شهروند ساکن شهر کامیاران آنها را بازداشت و به نقطه نامعلومی منتقل کردند.
منابع مطلع بازداشت آنان را در ارتباط با برگزاری مراسمات روز جهانی کارگر در این منطقه می دانند. لازم به یادآوری است در میان بازداشت شدگان مهرداد صبوری پیش از این نیز به دلیل فعالیت در زمینه حقوق کارگران مدتی را در زندان سپری کرده بود.
روز گذشته نیز شعله گودرزی و روژین ابراهیمی به همین اتهام احضار و بعد از بازجویی آزاد شده اند اما به شعله گودرزی اعلام کرده اند که روز دوشنبه برای بار دوم خود را معرفی کند و روژین ابراهیمی هم روز سه شنبه مجددا به این اداره مراجعه کند.

۱۳۹۵ خرداد ۱, شنبه

سهیل بابادی؛ پنجمین روز اعتصاب غذا





سهیل بابادی، زندانی سیاسی محبوس در زندان رجایی شهر در پنجمین روز از اعتصاب غذا به سر می‌برد.
به گزارش تارنگار حقوق بشر در ایران، سهیل بابادی، زندانی سیاسی که در اعتراض به انتقال اجباری و ضرب و شتم توسط گارد زندان دست به اعتصاب غذا زده بود؛ وارد پنجمین روز از اعتصاب غذا شد. این در حالی است که این زندانی سیاسی از بیماری کلیوی رنج می‌برد و اعتصاب غذا وضعیت جسمانی وی را وخیم‌تر خواهد کرد.
لازم به ذکر است همسر این زندانی پس از دیدار اعلام کرد، آثار شکنجه بر روی بدن وی مشهود بوده است.
لازم به ذکر است که دادگاه تجدیدنظر سهیل بابادی، پس از ۴ سال بلاتکلیفی، روز سه‌شنبه ۲۴ فروردین‌ماه به ریاست قاضی پورعرب در شعبه ۳۶ تشکیل شد.
سهیل بابادی در خردادماه ۹۱ به دلیل نوشتن مطلبی طنز در صفحه «کمپین یادآوری امام نقی به شیعیان» همراه با ضرب و شتم بازداشت شد. وی در دادگاه بدوی به اتهام «توهین به مقدسات» به ۵ سال زندان و در یک پرونده دیگر به اتهام «توهین به رهبری» و «اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی» به ۷ سال زندان محکوم شد.
این زندانی سیاسی مدت‌ها در زیر شکنجه‌های فیزیکی جهت اعترافات اجبار قرار داشته است. فرزند چهار ماه این زندانی سیاسی به دلیل مشکلات روحی در اثر تهدید نیروهای امنیتی مادر سقط شده است.
سهیل بابادی، از عفونت کلیه و سنگ کلیه در زندان رنج می‌برد، از امکان درمان در دوران حبس به دلیل عدم نهایی شدن حکم از اعزام به بیمارستان محروم بوده است
وی مدت‌ها در زیر شکنجه‌های فیزیکی جهت اعترافات اجبار قرار داشته است. فرزند چهار ماه این زندانی سیاسی به دلیل مشکلات روحی در اثر تهدید نیروهای امنیتی مادر سقط شده است.

اعزام محمد صدیق کبودوند به بیمارستان



«محمد صدیق کبودوند» روزنامه‌نگار و رئیس «سازمان دفاع از حقوق بشر کردستان» و زندانی سیاسی محبوس در بند ۳۵۰ زندان اوین در پی ادامه اعتصاب غذا و وخامت حالش ظهر روز شنبه ۱ خرداد ماه به صورت اورژانسی به بیمارستان طالقانی منتقل شد.
به گزارش کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی، این روزنامه‌نگار و رئیس «سازمان دفاع از حقوق بشر کردستان» در اعتراض به “پرونده‌سازی و تشدید فشار‌ها و اذیت و آزار مقامات امنیتی علیه او”، از روز یک‌شنبه ۱۹ اردیبهشت‌ماه ۱۳۹۵، دست به اعتصاب غذا زده است.
این روزنامه نگار زندانی پیش تر نیست چندین بار به بهداری زندان منتقل شده و مورد معاینه قرار گرفته است، پزشکان زندان به وی توصیه کرده‌اند که در اسرع وقت به اعتصاب غذا پایان دهد.
«محمد صدیق کبودوند» از بیماری های متعددی از جمله عروق، قلب و پروستات که در زندان به آن مبتلا شده است رنج می‌برد و در حال حاضر اعتصاب غذا و تداوم این وضعیت می‌تواند سلامت و جان او را به خطر اندازد.
یک منبع آگاه طی گفتگویی با کمپین گفته “سرگیجه، تب شدید، ضعف عمومی، کاهش وزن، درد پروستات با اعتصاب غذای این زندانی تشدید شده و آقای کبودوند در شرایط بحرانی بسیار بدی قرار گرفته است.”
«محمد صدیق کبودوند» دبیر «سازمان حقوق بشر کردستان» در سال (۱۳۸۴) و مدیرمسوول هفته‌نامه «پیام مردم» در (۱۳۸۲)، پیش تر درروز یک‌شنبه ۱۰ تیرماه ۱۳۸۶، از سوی نیروهای امنیتی و اطلاعاتی بازداشت شد. طی این زمان، نزدیک به ۶ ماه را در سلول انفرادی بند ۲۰۹ زندان اوین به سر برد.
او یک سال بعد در دادگاه انقلاب تهران در دو پرونده به اتهام‌های “نشر اکاذیب به قصد تشویش اذهان عمومی از طریق تشکیل سازمان حقوق بشر کردستان و فعالیت در آن”، “تبلیغ علیه نظام”، “انتشار کتاب غیرقانونی” به “تحمل یک سال حبس”، “محرومیت از فعالیت روزنامه‌نگاری”، “لغو امتیاز و جلوگیری از انتشار نشریه پیام مردم” و “حبس قطعی ۱۰ سال”، در مجموع به تحمل ۱۱ سال حبس محکوم شد. حکم صادره در شعبه ۵۶ دادگاه تجدیدنظر استان تهران، به ده سال حبس از بابت تاسیس سازمان، مورد تایید قرار گرفته و قطعی شده است.
همچنین پرونده مربوط به فعالیت روزنامه‌نگاری که به اتهام تشویش اذهان عمومی از طریق درج مطالب در هفته‌نامه پیام مردم توسط دادگاه عمومی و انقلاب سنندج به یک سال حبس تعزیری، ۵ سال محرومیت از روزنامه‌نگاری و مدیریت نشریه و ابطال پرونده انتشار پیام مردم محکوم شد؛ پس از تایید در دادگاه تجدیدنظر استان تهران میزان محکومیت حبس در دیوان عالی کشور به ۶ ماه تقلیل یافت.
او در سه‌شنبه ۱ بهمن ۱۳۸۷ (۲۰ ژانویه ۲۰۰۹) جایزه «هملن/همت» (که به نویسندگان تحت آزار و اذیت تعلق می‌گیرد) را از سازمان «دیده‌بان حقوق بشر» دریافت کرد.
“پدر حقوق بشر کردستان” همچنین در سال ۲۰۰۹ و در مراسم «جوایز مطبوعات بریتانیا»، به عنوان “روزنامه‌نگار بین‌المللی سال” برگزیده شد. در بیانیه این جایزه گفته شده بود که او به خاطر فعالیت‌های روزنامه‌نگاری و حقوق بشری‌اش، نقش مهمی در خلق شبکه جامعه مدنی برای جوانان و فعالان کُرد داشته است.
ایالات متحده آمریکا طی سال‌های گذشته بارها درباره وضعیت پرونده و مطالبه آزادی «محمد صدیق کبودوند» موضع‌گیری کرده و خواهان رسیدگی عادلانه و آزادی بدون قید و شرط او شده است.
«محمد صدیق کبودوند» در طول ۱۰ سال گذشته، تنها یک بار جهت عیادت از فرزندش که مبتلا به سرطان است به مرخصی اعزام شده است.

۱۳۹۵ اردیبهشت ۳۰, پنجشنبه

کامیاران و سنندج؛ بازداشت شهروندان کُرد

رادیو پارس _
در چند روز گذشته، سه شهروند کُرد در شهرهای کامیاران و سنندج توسط نیروهای امنیتی بازداشت شدند.
به گزارش تارنگار حقوق بشر در ایران، طی دو روز گذشته، دو شهروند کُرد به نام های آرام محمدی و شاهو صادقی در شهر کامیاران و یک شهروند کُرد به نام شورش طهماسبی در شهر سنندج از سوی ماموران امنیتی بازداشت گردیدند.
شاهوصادقی و آرام محمدی، شهروندان کُرد اهل شهرستان کامیاران، به ترتیب در روز های پنجشنبه ۳۰ اردیبهشت ماه و چهارشنبه ۲۹ اردیبهشت ماه، از سوی ماموران امنیتی در منزل بازداشت و به مکان نامعلومی انتقال یافتند.
همچنین شورش طهماسبی، فعال مدنی ساکن سنندج، روز چهارشنبه ۲۹ اردیبهشت ماه از سوی نیروهای امنیتی دستگیر شده است.
از محل نگهداری و اتهامات این شهروندان تا زمان انتشار این خبر اطلاعی در دست نیست.

بی‌خبری مطلق از وضعیت احسان مازندرانی


از سرنوشت احسان مازندرانی روزنامه‌نگار بازداشت شده به بهانه پروژه «نفوذ غرب در ایران» که صبح روز سه‌شنبه به بند دو الف سپاه منتقل شده بود، اطلاعی در دست نیست.به گزارش تارنگار حقوق بشر در ایران به نقل از سحام، احسان مازندرانی که پیش‌تر ۱۲۶ را در بند دو الف و تحت فشارهای روحی و جسمی فزانده سپری کرده بود، روز سه‌شنبه ۲۹ اردیبهشت برای ادامه بازجویی‌های سپاه پاسداران، به بند دو الف منتقل و از سرنوشت وی تا امروز اطلاعی در دست نیست.همزمانی این انتقال با حملات تندروها به هاشمی رفسنجانی موجب شده کارشناسان معتقد باشند «احسان مازندرانی برای اعترافات اجباری علیه هاشمی رفسنجانی و خانواده‌اش مجددا تحت فشار قرار گرفته است.»از سوی دیگر «مقیسه» رئیس شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب امروز گفته که «احسان مازندرانی در بند دو الف حضور ندارد.» این در حالی است که دستور انتقال مازندرانی از بند ۸ زندان اوین به بند دو الف سپاه پاسداران، از سوی مقیسه صادر شده است!مازندرانی پیش‌تر نیز ۱۲۶ را در بند دو الف زندان اوین تحت فشارهای جسمی و روحی فزاینده قرار گرفته بود.پس از آن‌که علی خامنه‌ای رهبر ایران از پروژه موهوم «نفوذ غرب در ایران» سخن گفت، فشارهای نهادهای تحت کنترل رهبری به فعالان سیاسی و مدنی و روزنامه‌نگاران به بهانه «برخورد با نفوذ غرب!» افزایش یافته است.همسر آقای مازندرانی با ابراز نگرانی از وضعیت او می‌نویسد: «روز سه‌شنبه به واسطه یکی از دوستان متوجه شدم که صبح زود احسان را از بند ۸ اوین به مکانی نامعلوم انتقال دادند. فردای آن روز با حضور در دادگاه انقلاب، شعبه ۲۸ متوجه شدم به دستور آقای مقیسه، احسان به بند ۲ الف سپاه انتقال داده شده است. امروز با مراجعه به اوین و تماس با ۲ الف و درخواست ملاقات با احسان در کمال ناباوری شنیدم که مدعی هستند احسان طبق گفته آقای مقیسه رییس شعبه ۲۸دادگاه انقلاب در بند ۲ الف حضور ندارد. باتوجه به آن‌چه که در ۱۲۶روز نگهداری در بند ۲ الف بر احسان گذشته، به شدت نگران وضعیت سلامت جسمی و روحی او هستم. این حق را بر خود می‌دانم که مقامی مسئول پاسخ‌گو باشد که احسان مازندرانی دقیقا کجاست؟»

۱۳۹۵ اردیبهشت ۲۹, چهارشنبه

بریتانیا برای دو شهروند بازداشت شده اش در ایران چه می کند؟‌


نازنین زاغری رتکلیف
«نازنین زاغری رتکلیف»، شهروند ۳۷ ساله ایرانی- بریتانیایی ۱۵ فروردین در فرودگاه تهران توسط نیروهای امنیتی وابسته به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بازداشت شد. همسر وی پیش تر در مصاحبه با «ایران‎وایر» گفته بود یک مقام ایرانی بدون این که خودش را معرفی کند، علت دستگیری خانم زاغری را «تهدید علیه امنیت ملی» عنوان کرده است.
به گزارش تارنگار حقوق بشر در ایران به نقل از ایران وایر، به گفته خانواده خانم زاغری، نازنین در صحبت تلفنی با آن ها عنوان کرده که تحت فشار مجبور به اعتراف دروغین علیه خودش شده است. ماموران امنیتی پاسپورت «گابریلا»، دختر خردسال زاغری که تابعیت بریتانیایی دارد را هم ضبط کرده‌ اند.
نازنین زاغری در بریتانیا به عنوان مدیر پروژه «بنیاد تامسون رویترز» که به توسعه رسانه در سراسر جهان کمک می‌کند، کار می‌کرد. ولی اگرچه یکی از پروژه‌های او مرتبط با ایران بوده اما او در طی شش سال گذشته هیچ پروژه‌ای در زمینه ایران انجام نداده است.
نازنین زاغری البته تنها شهروند بریتانیایی – ایرانی نیست که در ایران دچار مشکل می شود؛ «کمال فروغی»، دیگر تبعه ایرانی- بریتانیایی است که از سال ۲۰۱۱ در زندان «اوین» به سر می برد. خانواده او به مدت چهار سال در مورد وضعیت وی سکوت کرده بودند و به گفته خودشان، تنها پس از وخیم تر شدت شرایط سلامت این زندانی ۷۶ ساله شروع به اطلاع رسانی در مورد وی کردند.
جمهوری اسلامی ایران تابعیت دوگانه افراد را به رسمیت نمی‌شناسد. در چنین شرایطی، دولت بریتانیا برای پی گیری در مورد وضعیت چنین افرادی، چه اقداماتی می تواند انجام دهد؟ «حسین رسام»، تحلیل گر مسایل ایران و تحلیل گر سیاسی سابق سفارت بریتانیا در تهران می گوید حمایت دولت بریتانیا بسته به این که فرد مذکور به غیر از تابعیت بریتانیا، تابعیت دولت مقصد را داشته باشد هم متفاوت است: «اگر این فرد به غیر از تابعیت بریتانیا، تابعیت کشور مقصد را هم داشته باشد، پی گیری دولت بریتانیا بسیار محدود خواهد بود و مگر در موارد خاص، دخالت و حمایتی نخواهد کرد.»
کتابچه مربوط به سفر اتباع بریتانیا به خارج از این کشور در این خصوص می گوید: «اگر شما تابعیتی جز تابعیت بریتانیایی دارید و در کشور تابعیت دوم خود هستید، ما به طورمعمول از شما حمایت نمی کنیم و در مسایل بین شما و مقامات آن کشور دخالت نخواهیم داشت اما ممکن است در این مورد استثنایی قائل شویم؛ مثلا اگر پس از بررسی شرایط، به این نتیجه برسیم که شما به صورت خاصی آسیب پذیر هستید. این شرایط ممکن است شامل مواردی هم چون قتل عمد یا غیرعمد، کودکان، ازدواج اجباری یا جرمی که مجازات آن اعدام است، بشود. با این حال، نوع کمک ما بستگی به شرایط و کشور دومی که تابعیت آن را دارید، خواهد داشت.»
البته نداشتن تابعیت کشور مقصد الزاما به معنای خوش اقبالی بیش تر افراد نبوده است. حمایت های دولت بریتانیا از اتباعی که تابعیت کشور مقصد را نداشته اند، در بسیاری از موارد تاثیری در وضعیت آن ها نداشته است. «احمد زیدان»، دانشجوی بریتانیایی یک نمونه از این افراد است که به اتهام حمل کوکایین در امارات به ۹ سال زندان محکوم شد. وی در تماس تلفنی که با خانواده خود داشت، اعلام کرده بود تحت شکنجه مجبور به اعتراف اجباری علیه خودش شده است.
«کاوه موسوی»، حقوق دان و استاد دانشگاه «آکسفورد» معتقد است در این خصوص باید قائل به تفکیک بین جنبه حقوقی و دیپلماتیک قضیه شد: «وزارت امور خارجه بریتانیا قاعدتا نمی خواهد که روابطش را با دولت های دیگر به هم بزند و شیوه ای که می خواهد دنبال کند، شیوه دیپلماتیک است. البته همیشه شیوه های دیپلماتیک جواب نمی دهد و این تصمیم خانواده خواهد بود که بخواهد موضوع را رسانه ای کرده و یا صبر کند تا دولت کار خودش را انجام دهد. در مواردی دیده ام که دولت چندان موضوع را دنبال نکرده و در مواردی هم مانند زندانیان “گوانتانامو” که وکالت چند نفرشان را بر عهده داشتم، می دیدم که چه طور تحت فشار افکار عمومی، تمام سعی خود را برای فشار به دولت امریکا و برگرداندن این افراد که برخی از آن ها مانند “شاکر احمد حتی تابعیت بریتانیا را هم نداشته و تنها اقامت داشتند، کرده است.»
موسوی می گوید از منظرحقوقی، دولت بریتانیا تحت «کنوانسیون حقوق بشر اروپایی» که جزیی از قانون حقوق بشر بریتانیا است، قرار دارد و موظف به حفظ حقوق شهروندی اتباع خود، از جمله حق حیات و حق آزادی آن ها است: «دولت این وظیفه را در محدوده کنترل و نظارتش می تواند انجام دهد. زندان های جمهوری اسلامی ایران در محدوده نظارتی دولت بریتانیا نیستند ولی فرضا کشورهای کاراییب و یا بریتیش ویرجین آیلند در محدوده نظارتی دولت قرار می گیرند و دولت بریتانیا نمی تواند ادعا کند که در آن جا نفوذ و کنترلی ندارد. البته موظف است در جاهایی که جزو قلمرو دولت بریتانیا نیست هم نهایت تلاش خود را انجام دهد ولی دادگاه ها در این موارد نمی توانند نظارت قضایی داشته باشند.»
حسین رسام در مورد اقداماتی که دولت بریتانیا در مورد نازنین زاغری می تواند انجام دهد، می گوید: «به طور کلی، امکانات ممکن برای بریتانیا عبارت است از اقدامات دو جانبه مثل احضار کاردار ایران یا بازخواندن کاردار بریتانیا از تهران و هم‌چنین اقدامات چند جانبه مثل درخواست اقدام مشترک از سوی اتحادیه اروپا و یا طرح موضوع در مجامع بین المللی. طبیعتا در این میان علاوه بر ملاحظات دیپلماتیک، ملاحظه تشدید فشار بر خانم زاغری هم وجود دارد. در این مقطع که هنوز حکمی صادر نشده است، احتمال اقدام تند از سوی بریتانیا یا اتحادیه اروپا (خانم زاغری شهروند اتحادیه اروپا هم به حساب می آید) را چندان قوی نمی بینم.»
به گفته رسام، حمایت دولت نسبت به اشخاصی که تابعیت کشور مقصد را ندارند، متفاوت خواهد بود و در آن صورت مساله در دو سطح بررسی خواهد شد: «یکی در چهارچوب کنوانسیون وین مربوط به امور کنسولی که امکان دسترسی به متهم و حمایت‌های حقوقی را به دولت می دهد و دیگری با استناد به استانداردهای پذیرفته شده حقوق بشری هم چون حق دسترسی به وکیل، حقوق قانونی متهم در دوره بازداشت، عدم شکنجه و… . در نهایت ممکن است که دولت تصمیم بگیرد برای حمایت از تبعه خود، اقدامات دیپلماتیک مانند اخراج سفیر انجام داده و یا این که مورد نقض حقوق تبعه خود را به مجامع و محاکم بین‌المللی ببرد.»
او درباره دختر دو ساله نازنین زاغری که به دلیل قوانین ناظر بر تابعیت ایران  که تابعیت را تنها از طریق پدر قابل انتقال به فرزند می داند، می گوید: «از آن جا که دختر ایشان تابعیت کشور مقصد (ایران) را ندارد، وضعیتش فرق می کند و دولت بریتانیا می تواند در این خصوص راحت تر اقدام کند. اگر پدر او به عنوان قیم قانونی وی از دولت بریتانیا درخواست کند که دخترش را از ایران خارج کنند – البته به شرطی که خانم زاغری هم موافق باشد- آن وقت دولت بریتانیا باید از تمام کانال هایی که در اختیار دارد، مانند اتحادیه اروپا، شکایت به مجامع و دادگاه های بین المللی و فشارهای مستقیم به دولت ایران، استفاده کند و به طور جدی از اتحادیه اروپا بخواهد که اقدامی انجام دهد. هم‎چنین می تواند به مجامع بین المللی شکایت کند که علاوه بر آن که نقض حقوق کودک صورت گرفته، یک شهروند بریتانیایی و اتحادیه اروپایی که تابعیت کشور مقصد را هم ندارد، به گونه ای به گروگان گرفته شده است.»

بازداشت یک فعال مدنی در شهر قزوین


سهیلا کارگر
روز یکشنبه ۲۶ اردیبهشت ماه، سهیلا کارگر، فعال مدنی اهل قزوین، از سوی نیروهای امنیتی بازداشت گردید.
به گزارش تارنگار حقوق بشر در ایران، سهیلاکارگر، فعال مدنی ساکن قزوین، روز یکشنبه ۲۶ اردیبهشت ماه، در منزل خود توسط نیرو های امنیتی بازداشت و به دادسرای قزوین جهت رسیدگی در پرونده منتقل شد. این فعال مدنی پس از انتقال به دادسرای قزوین به زندان اوین انتقال یافته است و تا لحظه انتشار این خبر، از وضعیت وی در زندان اوین اطلاعی در دست نیست.
گفتنی است که نیروهای امنیتی که در مراجعه به منزل سهیلاکارگر خود را مأموران اداره برق معرفی کرده اند، ضمن بازداشت این فعال مدنی وی را مورد ضرب و شتم قرار داده و وسایل شخصی او را ثبت و ضبط کرده اند.

محکومیت نرگس محمدی به شانزده سال حبس


نرگس محمدی
حکم دادگاه نرگس محمدی، نائب رییس کانون مدافعان حقوق بشر، روز چهارشنبه ۲۹ ادیبهشت ماه ۱۳۹۵، از سوی شبعه ۱۵ دادگاه انقلاب اسلامی تهران ابلاغ شد.
به گزارش تارنگار حقوق بشر در ایران، نرگس محمدی، نائب رییس کانون مدافعان حقوق بشر، از سوی شبعه ۱۵ دادگاه انقلاب اسلامی تهران به ریاست قاضی مقیسه، به اتهام «تاسیس کمپین لگام»، «اجتماع و تبانى علیه نظام» و «تبلیغ علیه نظام» به ۱۶ سال حبس تغریزی محکوم شد.
دادگاه این فعال حقوق بشر در روز چهارشنبه، اول اردیبهشت ماه ۱۳۹۵، در شبعه ۱۵ دادگاه انقلاب اسلامی تهران به ریاست قاضی صلواتی برگزار گردیده بود.
نرگس محمدی، فعال حقوق بشر، در تاریخ ۱۵ اردیبهشت‌ماه ۱۳۹۴ بدون دریافت احضاریه‌ای، توسط نیروهای امنیتی- قضایی در منزلش بازداشت و به زندان اوین منتقل شد. لازم به ذکر است که نرگس محمدی از بیماری‌های آمبولی ریه و فلج عضلانی رنج می برد و از حق درمان و رسیدگی پزشکی در زندان محروم است.
 این فعال حقوق بشر در پی اعتراض به رفتار نامناسب و غیرانسانی افسران زندان، در پرونده ایی به «توهین به افسران در زمان اعزام به بیمارستان» متهم شده است. گفتنی است که در پی تشکیل پرونده جدید برای نرگس محمدی که به دلیل شکایت مأموران اعزام کننده او به بیمارستان بوده است، قرار وثیقه دیگری به مبلغ ده میلیون تومان برای او صادر شد.

۱۳۹۵ اردیبهشت ۲۸, سه‌شنبه

روز جاری زکیه حر نیسی از فعالین عرب ساکن اهواز بدون ارائه هیچ حکمی توسط نیروهای امنیتی وابسته به وزارت اطلاعات در منزل مسکونی‌اش بازداشت و پس از ضبط وسایل ارتباطی و شخصی‌اش به ستاد خبری منطقه منتقل شد.


 روز جاری زکیه حر نیسی از فعالین عرب ساکن اهواز بدون ارائه هیچ حکمی توسط نیروهای امنیتی وابسته به وزارت اطلاعات در منزل مسکونی‌اش بازداشت و پس از ضبط وسایل ارتباطی و شخصی‌اش به ستاد خبری منطقه منتقل شد.
   رادیو پارس _
  ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، نیروهای اطلاعات صبح امروز ۲۸ اردیبهشت‌ماه ۹۵ یک فعال عرب اهل اهواز با نام «زکیه حر نیسی» ۲۶ ساله را بازداشت و به ستاد خبرى واقع در منطقه «امانیه» شهر اهواز منتقل کردند.
نیروهاى اداره اطلاعات اهواز با ورود به منزل زکیه نیسی واقع در کیان شهر بدون داشتن حکم قضایی تمام کتاب‌ها، کامپیوتر و تلفن‌همراه و وسائل شخصى وی را با خود بردند.
زکیه نیسی فارغ التحصیل مهندسى کشاورزى است و در زمینه مسائل فرهنگى و محیط زیست فعالیت مى کند. او در تشکیل زنجیره‌هاى انسانى و کمپین‌ها در اعتراض به انتقال آب کارون فعالیت‌هاى زیادى داشته است.

۱۳۹۵ اردیبهشت ۲۶, یکشنبه

واکنش هاشمی: فائزه اشتباه بدی کرده و باید جبران کند / اعتراض بسیج هشت دانشگاه تهران


این طبیعی هست که هاشمی‌ رفسنجانی‌ بخواهد در مقابل این موضوعات موضع گیری کند چرا که این حاکمیت به هیچ عنوان این گونه رفتارها را از وابستگان حاکمیت را بر نمی‌تابد چرا که اساس کار این حاکمیت این است که با ادیان دیگری که احساس کند برای آن امکان رقابت را دارد مخالفت می‌کند چرا که موجودیت این حاکمیت در واقع وابسته به دین و مذهب می‌باشد در غیر این صورت حکومت مذهبی‌ دیگر معنا ندارد رفسنجانی‌ و امسال ا‌و هم مشروعیت خود را از همین حکومت مذهبی‌ میگیرند و برای این که بر سر قدرت بمانند باید چنین موضع گیری کنند
ـ هاشمی رفسنجانی در واکنش به دیدار فائزه هاشمی با فریبا کمال آبادی، زندانی سیاسی عضو هیئت مدیره جامعه بهاییان گفت که فائزه اشتباه بدی کرده و باید آن را تصحیح و جبران کند، از سوی دیگر نیز بسیج ۸ دانشگاه تهران در نامه ای خواستار موضع گیری مراجع نسبت به این دیدار شدند.
رادیو پارس _ به نقل از فارس، هاشمی رفسنجانی رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام، در دیداری که با مسیح مهاجری مدیر مسئول روزنامه جمهوری اسلامی داشت در واکنش به دیدار فائزه هاشمی با خانم کمال آبادی گفت:‌ “فائزه اشتباه بدی کرده و باید آن را تصحیح و جبران کند”.
هاشمی رفسنجانی هم صدا با موج بهایی ستیری در ایران گفت “فرقه ضاله بهاییت یک فرقه استعمار ساخته و منحرف است که همیشه با همین انحراف شناخته شده و ما همیشه از این فرقه تبری جسته و میجوییم”.
گفتنی است این مطلب را دفتر رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام تایید کرده است.
تسنیم، در ادامه موج فشار رسانه های تندرو بر فائزه رفسنجانی به دلیل ملاقات با فریبا کمال آبادی از اعضای هیئت مدیره جامعه بهاییان ایران، بسیج دانشجویی ۸ دانشگاه تهران در نامه‌ای به مراجع تقلید خواستار موضع‌گیری آنان در برابر اقدامات اخیر وی شدند.
بسیج دانشجویی ۸ دانشگاه تهران در نامه‌ای به مراجع تقلید خواستار موضع‌گیری آنان در برابر اقدامات اخیر فائزه هاشمی‌رفسنجانی در دیدار با بهائیان شدند.

جلوگیری از ادامه تحصیل آرش صادقی، فعال دانشجویی


آرش صادقی
سازمان سنجش وابسته به وزارت علوم: نهادهای امنیتی با ادامه تحصیل شما مخالفت کرده‌اند.
به گزارش تارنگار حقوق بشر در ایران، پنج سال بعد از گذشت اخراج آرش صادقی، فعال دانشجوی و مدنی از دانشگاه علامه طباطبایی، مسئولین امنیتی با بازگشت وی به دانشگاه مخالفت می‌کنند.
مسئولین وزارت علوم اعلام کرده‌اند: «استعلامی که از نهادهای امنیتی برای بازگشت شما گرفته‌شده منفی بوده و اعلام کردن شما صلاحیت ادامه تحصیل ندارید.»
لازم به یادآوری است که این فعال سیاسی بعد از گذشت پنج سال از اخراجش به اتهام «تشکیل گروهک دانشجوی آرش صادقی» مورد محاکمه قرارگرفته است.
آرش صادقی، فعال سیاسی و دانشجوی اخراجی دانشگاه علامه طباطبایی به همراه همسرش گلرخ ابراهیمی در تاریخ ۱۵ شهریور ۱۳۹۳ توسط قرارگاه ثارالله اطلاعات سپاه بازداشت و یکم دی‌ماه سال جاری در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به اتهام «اجتماع و تبانی علیه نظام»، «توهین به بنیان‌گذار جمهوری اسلامی»، «تبلیغ علیه نظام» و «تشکیل گروه غیرقانونی» و همسرش به اتهام «توهین به مقدسات» و «تبلیغ علیه نظام» به ترتیب به پانزده سال حبس و شش سال حبس محکوم شدند.
پیش‌تر نیز در جریان مراجعه مأموران امنیتی به خانه مادر آرش صادقی برای بازداشت پسرش در سال ۱۳۸۹ با واردکردن ضربه‌ای به سر مادر وی باعث خونریزی مغزی شده که پس از چند روز بستری بودن در بیمارستان درگذشت.

عفیف نعیمی در هشتمین سال حبس





عفیف نعیمی، زندانی بهائی، هم‌اکنون در آستانه هشتمین سال از دوران محکومیت خود، در زندان رجایی شهر نگهداری می‌شود.
به گزارش تارنگار حقوق بشر در ایران، عفیف نعیمی، زندانی بهائی محبوس در زندان رجایی شهر که از اردیبهشت‌ماه ۱۳۸۷ در بازداشت به سر می‌برد، علیرغم گذراندن بیش از دو سوم از دوران محکومیت خود از حق آزادی مشروط و مرخصی محروم می‌باشد. این در حالی است که این زندانی بهایی به دلیل بیماری حاد قلبی نیاز مبرم به رسیدگی درمانی و پزشک متخصص در خارج از زندان دارد و شرایط زندان برای وضعیت وی مساعد نیست.
گفتنی است که پزشکی قانونی برای این زندانی بهایی، عدم تحمل کیفر صادر کرده و این پرونده پزشکی وی در کمیسیون‌های مختلفی که زیر نظر پزشکی قانونی و دادستانی می‌باشد، مورد تأیید قرارگرفته است. بااین‌حال مسئولین قضایی همچنان با آزادی و یا صدور مرخصی برای آقای تعیمی مخالفت می‌کنند.
عفیف نعیمی به همراه مهوش ثابت، بهروز توکلی، فریبا کمال آبادی، سعید رضایی، جمال الدین خانجانی و وحید تیزفهم، عضو هیاتی به نام «یاران ایران» بودند که اداره امور اقلیت بهایی را برعهده داشت. این شهروند بهایی در اردیبهشت ۸۷ توسط نهادهای امنیتی بازداشت و پس از بیش از چندین ماه انفرادی و نگه‌داشته شدن در وضعیت بازداشت موقت به زندان رجائی شهر منتقل شد.
عفیف نعیمی در مرداد ۱۳۸۹ از سوی قاضی محمد مقیسه، رئیس شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران، به تحمل ۲۰ سال حبس محکوم شد که این حکم در آذرماه ۱۳۹۴ با اعمال ماده ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی به ده سال تقلیل پیدا کرد.

۱۳۹۵ اردیبهشت ۲۲, چهارشنبه

رنجنامه افشین بایمانی پس از ۱۶ سال زندان




طناب های دار مرا دریابید ۱۶ سال قبل هنگامی که در انفرادی بودم بعد از چند ماه بازجویی و انفرادی یک روز از بازجوی پرونده ام پرسیدم من که کاری نکردم تا کی باید در انفرادی باشم، کی آزاد می شوم، با خنده ای گفت اگر بچه خوب و حرف گوش کنی باشی پرونده ات مشکلی ندارد و زود آزاد می شوی.
گذشت… در هنگامی که به دادگاه می رفتم از کسانی که همراه من در ماشین بودند پرسیدم چرا اینقدر دیر مرا به دادگاه آوردید؟ همگی خندیدند یک سال، یک ساعت پارک رفتن حاجی است. متوجه نشدم، در دادگاه از قاضی پرسیدم کی آزاد می شوم؟ نگاهی به من کرد و گفت نمی گذارم بیشتر از پنج سال در زندان بمانی. در بازداشتگاه ۲۰۹ یک روز صبح مرا به یکی از سلول های بازجویی که مسئول قضایی جعفری در آن بود بردند. درست ساعت ۹ صبح بود یک پرونده ۲۰ صفحه ای به من داد و گفت بخوان و امضاء کن. با خوشحالی مشغول خواندن آن شدم صفحات را که می خواندم هیچ کدام از بندهای آن ارتباطی به من نداشت، ضمنا نام یک وکیل هم در آن قید شده بود که من هیچ وقت او را ندیده بودم و در آخر حکم اعدام برای من صادر شده بود. به آقای جعفری گفتم این پرونده اصلا به من ربطی ندارد، او گفت امضاء کن من عجله دارم ربط دارد یا ندارد را کسی دیگر تشخیص می دهد.
چون اولین بار بود که با چنین صحنه ای مواجه می شدم و واژه اعدام برای من قابل حضم نبود بی اختیار امضاء کردم. مدتی بعد آنقدر تحت فشار روحی و روانی بودم که آرزوی اعدام شدن داشتم و می گفتم کی آن روز فرا می رسد خدایا. تا اینکه پنج سال به همین منوال با درد و رنج های فراوان برای خود و خانواده ام گذشت. یک روز عصر مرا صدا زدند که بازجویت آمده، رفتم، مرا همراه چند زندانی دیگر که پایند و دستبند زده بودند به انفرادی ۲۴۰ اوین منتقل کردند. در راه متوجه شدم آنها را برای اعدام کردن می برند و تا می توانستم به آنها دلداری می دادم غافل از اینکه خودم هم چنین سرنوشتی دارم تا اینکه در ۲۴۰ که رسیده بودیم از یکی از ماموران به نام کولیوند پرسیدم چرا مرا به اینجا آوردید به من گفته اند بازجویت آمده، بدون کوچکترین مکثی به من گفت برو داخل سلول تو هم برای اعدام آمده ای. با شنیدن این جمله ناخودآگاه زانوهایم سست شد و پشتم لرزید. تقریبا چند دقیقه ای مات و مبهوت بودم و بعد از آن راستش ساعت ها بی اختیار برای همسر و دو فرزند دلبندم اشک می ریختم که چگونه آنها را تنها بگذارم. ساعتها بر این شیوه گذشت که توصیفش به هیچ وجه امکان پذیر نیست. بگذریم به قرآنی که در سلول بود پناه بردم و با خواندن قرآن اندکی آرام شدم. باز گریه کردم باز قرآن خواندم و باز… تا آنکه کمی آرام گرفتم و خود را برای اعدام آماده کردم، سه روز به همین شیوه که مثل برزخی برایم بود تمام شد. مرا از انفرادی ۲۴۰ اوین به بازداشتگاه ۲۰۹ بردند و در آن لحظه در زندگی نکبت بار و پنج سال در زندان بودن خداحافظی کردم یک لحظه احساس آرامشی به من دست داد که هیچ وقت در تمام عمرم تجربه نکرده بودم. وقتی به بازداشتگاه ۲۰۹ رسیدم بازجوی پرونده ام را دیدم که با لبخندی آلوده به تعفن به من گفت حکمت از اعدام به ابد تقلیل یافت. به او خیره شدم و گفتم چرا مرا سه روز در انتظار طناب دار در انفرادی نگه داشتید می دانی به من چه گذشت؟؟ باز بعد از هفت سال بازجویی را دیدم گفتم کاش اعدام می شدم و از این زندگی پر از خفت و خواری نجات پیدا می کردم. لبخند زد و گفت افشین ما قصد داریم بلایی بر سرت بیاوریم که هر روز صد بار آرزوی مرگ بکنی… راستش باورم نشد حال که نزدیک به ۱۰ سال از آن واقعه می گذرد با تمام وجود احساس می کنم که ایشان در این مورد خاص راست می گفت… حال از تمام نهادهای بین المللی و داخلی می خواهم حداقل از حکومت درخواست بکنند که حکم اولیه مرا که اعدام بود به من برگردانند و مرا با ده ها نفری از هبندیانم که هر هفته دراین کشتارگاه گوهردشت به دار می کشند مرا هم با آنها به دار بکشند تا از این زندگی پر از دروغ و نفرت و ریا رها شوم و هم بیش از این نسبت به دوستان اعدامی احساس درد نکنم.
لازم به توضیح است اگر کسی نسبت به بیگناهی من افشین بایمانی شک دارد یک لحظه به این فکر بکند که دو نفر از اشرف برای عملیات آمدند برادرم مهدی بود و دیگری آرش صامتی پور. برادرم به خاطر آرمانی که داشت تا آخر جنگید و جان خودش را برای آرمانش فدا کرد و آرش صامتی پور زخمی شد و به دست وزارت اطلاعات افتاد. چگونه است که آرش بعد از مدت اندکی زندان آزاد و حال در خیابان های اروپا آزادانه برای خود می چرخد ولی من که نه در اشرف بودم و نه سازمان های رسمی را می شناختم باید ۱۶ سال از عمر خود و خانواده ام را در بدترین شرایط سپری کنم. از من بپرسید در یک جمله می گویم برادرم عاشق سازمان مجاهدین بود تسلیم نشد و جان خود را فدای راه و هدفش نمود. آرش صامتی پور خود را به وزارت اطلاعات فروخت و آزادانه می چرخد و من افشین بایمانی که نه سازمانی بودم و نه به خودم یک لحظه اجازه می دادم که مزدور وزارت اطلاعات بشوم حال باید در زندان بمانم. طناب های دار مرا دریابید که محتاج شمایم…
افشین بایمانی – زندان گوهردشت (رجایی شهر کرج)

۱۳۹۵ اردیبهشت ۲۱, سه‌شنبه

قاضی به شوهرم گفت اگر بی‌گناهی بعد از اعدام به بهشت میروی / مجموعه اسناد از یک اعدام

رادیو پارس _ رضا حسینی ۳۴ ساله اهل کوهدشت لرستان، یکی از چهار زندانی است که روز سه شنبه ۱۴ اردیبهشت ماه در زندان قزلحصار با اتهامات مربوط به مواد مخدر اعدام شد. مادر و همسر وی بعد از طی مسافت ۸۴۰ کیلومتری علاوه بر این‌که اجازه ملاقات نیافتند، مورد توهین نیز قرار گرفتند. به گفته همسر وی، قاضی طیرانی در جواب این‌که آقای حسینی گفته‌بود بی گناه است به او گفته‌ «عیبی ندارد اگر بی گناهی بعد از اعدام به بهشت می روی!» گزارش پیش‌رو در کنار تصاویر، ویدیو و اسناد متعدد، روایتی است از چگونگی دستگیری و روند محاکمه و اعدام آقای حسینی که هرانا در گفتگو با همسر وی خانم آزاده گراوند تدوین کرده است.به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، سحرگاه روز سه‌شنبه ۱۴ اردیبهشت ۹۵ دست‌کم چهار زندانی محکوم به اعدام از زندان‌های قزلحصار و فشافویه با اتهامات مربوط به مواد مخدر در واحد یک زندان قزلحصار کرج به دار آویخته شدند.هویت احراز شده این زندانیان توسط هرانا «احمد الطافی، عبدالحمید باقری، مجید ایمانی و رضا حسینی» بود.رضا حسینی ۳۴ ساله اهل کوهدشت لرستان، یکی از این چهار زندانی بود که از زندان تهران بزرگ (فشافویه) جهت اجرای حکم به زندان قزلحصار منتقل شد.روز دوشنبه ۱۳ اردیبهشت، مسئولین زندان به آقای حسینی اعلام می‌کنند ملاقاتی دارد و وی را به زندان قزلحصار منتقل می کنند. در بین راه این زندانی محکوم به اعدام متوجه می شود که برای اجرای حکم درحال انتقال است و موفق می شود از طریق تلفن همراه یکی از ماموران با همسرش صحبت کند و موضوع را اطلاع دهد.خانم آزاده گراوند، همسر این زندانی اعدام شده در گفتگو با هرانا ضمن اعلام بی گناهی شوهرش گفت: “مواد مخدری که در پرونده ثبت شد از خانه همسایه ما بود که ما اصلا آنها را نمی‌شناختیم و دلیل دستگیری رضا تنها درگیری فیزیکی در پارکینگ خانه‌مان با ماموران بود.”خانم گراوند در ادامه خاطرنشان کرد: “۷۰ روز اول وی تحت شکنجه و بازجویی بود و ما نتوانستیم او را ببینیمِ سپس به زندان قزلحصار منتقل شد که در آن‌جا هم به مدت ۱۱ ماه به ما اجازه ملاقات نمی دادند.”وی در ادامه تاکید کرد: “بازپرس پرونده آقای عموزاد بارها گفت تبرئه می شود چون بی گناه است. اما قاضی طیرانی در روز دادگاه در یک جلسه دو دقیقه ای و با حضور نمادین یک وکیل، به او می‌گوید «گردن بگیر» کمکت می کنم، اما همسرم می گوید بی گناهم چرا باید گردن بگیرم. قاضی در پاسخ می گوید ایرادی ندارد اگر بی گناهی، بعد از اعدام به بهشت می روی.”همسر این زندانی در پایان گفت: “وقتی متوجه شدیم برای اجرای حکم در حال انتقال است نفهمیدم چگونه خودمان را به تهران رساندیم اما بعد از طی مسافت ۸۴۰ کیلومتر به من و مادرش اجازه ملاقات ندادند و با توهین با ما برخورد شد.”

۱۳۹۵ اردیبهشت ۱۹, یکشنبه

آنان که در آن بالا نشستند و فتوا میدهند


بی‌ پرده بگویم نفسی نیست 
جایی‌ که نفس هست یقینا قفسی نیست
در این قفس افتاده به دامم 
کاش روزی من هم شعر آزادی بخوانم 
ز آن روزی ،در این دنیا چشم گشودم
گمان کردم  گنه کارم و منفور تو بودم 
مهر پایین شهری و کارگری خورده به نامم
بی‌ امید صبح تا شامگاهان در  پی‌ نانم  
تا که خواهم کنم اعتراضی
سر و کارم هست با زندان و دادگاه و قاضی
نمی‌دانم از کدام دردم  بنالم 
مثل مرغکی سر کنده و بی‌ پرو بالم 
آنان که در آن بالا نشستند و فتوا میدهند
خبر از بهشت و جهنم به ما میدهند 
آنان از ضحاکان روزگارند
سالهاست با همین حیله‌ها بر این ملت سوارند
آنان که برای بهشت ما دل‌ نگرانند
خود به دنبال اجناس خارجی و گرانند
آنان که در پی‌ امنیت اخلاقی‌ مایند 
خود باعث و بانی‌ ویرانی مایند
  لعن و نفرین و شرم بر اینان باد
ندارند کارگران حتا یک روز شاد
بوسه باید زد بر  دست کارگران
نماد کارگری ستار آن آزاد مرد زمان 
مادرش هست هنوزم دل‌ نگران
نه‌ به شیخ اعتدال  امیدی هست 
نه‌ به آن که خود را میخواند رهبری 
آنان که هستند در حال جنگ زرگری
نمی‌دانند ز حال روز کارگری
شرم بر شما باد حاکمان ضحاک 
شده ویران ز دستتان این خاک
روزی بود این سرزمین جایگاه نام آوران 
از بابک خرم دین  و فیلسوف و شاعران .

سروده رضا امیری