شعر منطقه ممنوعه
پرنده توو قفس اسیره * دل آدم زین همه ظلم میگیره
ماهی توو تنگ آب اسیره. * بیاد بیرون از بی آبی میمره
واسه پرنده ها خدا ساخت آسمونو. * حاکم شهرشون حرام کرده، پرواز توو آسمونو
ماهی ها که دارند دریارو. * ولی بیچاره ها ندیدن حتی رودخونه ها رو
توی اين شهر خورشید هم حتی اسیره. * پشت ابرا پنهان میشه مبادا کسی از اون یه ذره نور بگیر
حق داره میترسه گشت ارشاد اونو بگیره
مهتاب خانم چه ماهی. * میدونم تو هم توو این شهر خیلی بی پناهی
ستاره رو ببین چه نوری. * پخش میکنه بعضی وقتا نورشو قائمکی و زوری
اینجا همش پر از سیاهی. * نیست خبری از خورشید و پرنده و، مهتاب و ماهی
اینجا اگه پرنده بودی باید بشی کلاغ زاغی. * کبوتر اگر بودی فقط از نوع چاهی
اینجا رنگای شاد ممنوعه. * گلهای این شهر همه بی رنگ و بوئ
خلاصه اینجا فقط باید شب باشه. * دل آدم همش باید در تاب و تب باشه
یه روز تموم میشه سیاهی. * اون روز دیگه نیست مظلوم، تا بکشه آهی
پرنده توو قفس اسیره * دل آدم زین همه ظلم میگیره
ماهی توو تنگ آب اسیره. * بیاد بیرون از بی آبی میمره
واسه پرنده ها خدا ساخت آسمونو. * حاکم شهرشون حرام کرده، پرواز توو آسمونو
ماهی ها که دارند دریارو. * ولی بیچاره ها ندیدن حتی رودخونه ها رو
توی اين شهر خورشید هم حتی اسیره. * پشت ابرا پنهان میشه مبادا کسی از اون یه ذره نور بگیر
حق داره میترسه گشت ارشاد اونو بگیره
مهتاب خانم چه ماهی. * میدونم تو هم توو این شهر خیلی بی پناهی
ستاره رو ببین چه نوری. * پخش میکنه بعضی وقتا نورشو قائمکی و زوری
اینجا همش پر از سیاهی. * نیست خبری از خورشید و پرنده و، مهتاب و ماهی
اینجا اگه پرنده بودی باید بشی کلاغ زاغی. * کبوتر اگر بودی فقط از نوع چاهی
اینجا رنگای شاد ممنوعه. * گلهای این شهر همه بی رنگ و بوئ
خلاصه اینجا فقط باید شب باشه. * دل آدم همش باید در تاب و تب باشه
یه روز تموم میشه سیاهی. * اون روز دیگه نیست مظلوم، تا بکشه آهی
شعر منطقه ممنوعه
پرنده توو قفس اسیره * دل آدم زین همه ظلم میگیره
ماهی توو تنگ آب اسیره. * بیاد بیرون از بی آبی میمره
واسه پرنده ها خدا ساخت آسمونو. * حاکم شهرشون حرام کرده، پرواز توو آسمونو
ماهی ها که دارند دریارو. * ولی بیچاره ها ندیدن حتی رودخونه ها رو
توی اين شهر خورشید هم حتی اسیره. * پشت ابرا پنهان میشه مبادا کسی از اون یه ذره نور بگیر
حق داره میترسه گشت ارشاد اونو بگیره
مهتاب خانم چه ماهی. * میدونم تو هم توو این شهر خیلی بی پناهی
ستاره رو ببین چه نوری. * پخش میکنه بعضی وقتا نورشو قائمکی و زوری
اینجا همش پر از سیاهی. * نیست خبری از خورشید و پرنده و، مهتاب و ماهی
اینجا اگه پرنده بودی باید بشی کلاغ زاغی. * کبوتر اگر بودی فقط از نوع چاهی
اینجا رنگای شاد ممنوعه. * گلهای این شهر همه بی رنگ و بوئ
خلاصه اینجا فقط باید شب باشه. * دل آدم همش باید در تاب و تب باشه
یه روز تموم میشه سیاهی. * اون روز دیگه نیست مظلوم، تا بکشه آهی
پرنده توو قفس اسیره * دل آدم زین همه ظلم میگیره
ماهی توو تنگ آب اسیره. * بیاد بیرون از بی آبی میمره
واسه پرنده ها خدا ساخت آسمونو. * حاکم شهرشون حرام کرده، پرواز توو آسمونو
ماهی ها که دارند دریارو. * ولی بیچاره ها ندیدن حتی رودخونه ها رو
توی اين شهر خورشید هم حتی اسیره. * پشت ابرا پنهان میشه مبادا کسی از اون یه ذره نور بگیر
حق داره میترسه گشت ارشاد اونو بگیره
مهتاب خانم چه ماهی. * میدونم تو هم توو این شهر خیلی بی پناهی
ستاره رو ببین چه نوری. * پخش میکنه بعضی وقتا نورشو قائمکی و زوری
اینجا همش پر از سیاهی. * نیست خبری از خورشید و پرنده و، مهتاب و ماهی
اینجا اگه پرنده بودی باید بشی کلاغ زاغی. * کبوتر اگر بودی فقط از نوع چاهی
اینجا رنگای شاد ممنوعه. * گلهای این شهر همه بی رنگ و بوئ
خلاصه اینجا فقط باید شب باشه. * دل آدم همش باید در تاب و تب باشه
یه روز تموم میشه سیاهی. * اون روز دیگه نیست مظلوم، تا بکشه آهی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر