۱۳۹۵ آذر ۳۰, سه‌شنبه

سهم من از یلدا


سهم من از یلدا فقط سرماست
اما تو سفره ات تزیین ز انواع میوهاست
سهم آن کودک ز یلدا نگاهی پر ز حسرت
کاش در وجودت بود ذره ای مرام و غیرت
یکی غمگینست که ندارد سهمی ز انار  پرتقال
تو به دنبال اینی که برای کباب کم نیاری زغال
تو با پول باد آورده ملت میگیری شب یلدا
کارگر ز عرق جبین و در پی میوه ارزان، نمیداند ز کجا
در این شبها که شما ،خوش هستید وسرمست
هزاران زن آواره در این شب, کودکی در دست
برای شما همه شب یلداست
برای زندانی سیاسی هم همه شب یلداست
اما این کجا و آن کجا
نمیدانم برای اعدامی چگونه است یلدا
یقین دارم برای او هم همه شب یلداست
اما این کجا و آن کجا
تو خوش باش ای شیخ همه چی زیباست
در سوریه هم برادر پوتین مدافع حرم با ماست
کمی هم فکر مردم غزه و لبنان باش
نظارت کن مبادا گندیده باشه میوه هاش
آری دلم نمیخواهد یلدا ببینم
این همه کودک در این سرما ببینم
سروده : رضا امیری

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر