۱۳۹۴ مرداد ۶, سه‌شنبه

شعر عشق یعنی



افکارم پریشان است 
مرغ دلم سرگردان است 

اعضای وجودم از خودم نالان است 
گویی در قفس دنیا دیگر جایی برایم نیست 

از خودم میپرسم زندگی بی عشق چیست 
پاسخ این سوالم را چه جوابیست؟

عشق یعنی من و تو با هم برابر باشیم 
عشق یعنی من و تو ز حال هم با خبر باشیم

عشق یعنی من وتو خالی از حسادت باشیم 
عشق یعنی در سختیها در اوج رفاقت باشیم

عشق یعنی در جهان شاهد ظلم نباشیم 
عشق یعنی برای آزادی بیان به دنبال جرم نباشیم 

عشق یعنی شاهد خود فروشی زنی برای نان نباشیم 
عشق یعنی شاهد اشک کودکی برای نان نباشیم

عشق یعنی شاهد این همه فقر نباشیم 
عشق یعنی در بند مادیات غرق نباشیم 

عشق یعنی در اوج قدرت انسان باشیم
عشق یعنی برای ذره ای انتقاد در زندان نباشیم 

عشق یعنی شاهد تبعض نژادی نباشیم 
عشق یعنی در راه نقض حقوق بشر جهادی نباشیم

عشق یعنی به دنبال تبعیض دین نباشیم 
عشق یعنی به خاطر عقیده در پی اعدام آن و این نباشیم 

عشق یعنی پا روی حق گذاشتن از برای رهبر نباشیم
عشق یعنی آقای خود بودن به دنبال سرور نباشیم

عشق یعنی برای گمراهی خلق به دنبال عکسی در ماه نباشیم
عشق یعنی به دروع شاهد یا علی گفتن در بدو تولد رهبر نباشیم 

عشق یعنی برای زندگی خویش به دنبال فتوای رهبر نباشیم 
عشق یعنی برای آزادی ملک خویش به دنبال هر خر نباشیم 

عشق یعنی دوست داشتن همه آدمها
عشق یعنی زندگی کردن بدون سیاستها

سروده رضا امیری

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر